مدیریت زندگی با سبک زندگی فاطمی

سبک زندگی یعنی انتخاب روش و شیوه ی صحیح برای زندگی
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

زنگ بزن

18 فروردین 1399 توسط یا ابا صالح

چرا زندگی رو سخت میکنی؟!

دلتنگ کسی شدی؟
زنگ بزن
میخوایی بقیه درکت کنن؟
توضیح بده
سوالی داری؟
بپرس
چیزیی میخوایی
برو دنبالش
از چیزی خوشت میاد؟
حفظش کن
از کسی خوشت نمیاد؟
ترکش کن
عاشق کسی هستی؟
بهش بگو

ما فقط یکبار زندگی میکنیم
سخت نگیر و ساده باش
و زندگی کن…

 نظر دهید »

سیره ی فاطمی؛ درمانی برای فروپاشی نهاد خانواده

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

سیره ی فاطمی؛ درمانی برای فروپاشی نهاد خانواده

امروزه غرب تلاش دارد با نابود کردن نهاد مقدس خانواده بر جوامع اسلامی سلطه پیدا کند. از این رو، تلاش می کند با سر دادن شعارهای فمینیستی و با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی خود، جایگاه زن را در خانواده تغییر دهد. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آن بانوی بزرگ تاریخ، الگویی برجسته برای زنان جامعه محسوب می شود. از این رو، زنان جامعه ی اسلامی به عنوان مربی انسانیت بایستی با تأثیرپذیری از بانوی دو عالم، جایگاه واقعی خود را پیدا کنند. هرچند تمامی ابعاد زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پُربار و نورانی است، نقش همسری و مادری آن حضرت در طول زندگی کوتاه و پُرثمرش از درخشانی خاص برخوردار است.

فروپاشی بنیان خانواده در غرب
امروزه غرب دچار فاجعه ای است که «فروریختن بنیان خانواده» خوانده می شود. اولین سؤالی که با شنیدن این جمله به ذهن متبادر می شود این است که ریشه ی فروپاشی نهاد خانواده در دنیای مدرن و فرهنگ موسوم به مدرنیته را چه می توان دانست؟ به نظر می رسد که ریشه ی این فاجعه را باید در «اومانیسم»[1] و یا به عبارت واضح تر «اصالت و خودبنیادی بشر» دانست. اومانیسم به معنای مکتبی که پرچمدار اصالت دادن به نفس امّاره، در مقابل اصالت دادن به بندگی خداست.

با دقت در این مطلب که اومانیسم، بشر را به جای خدا، ملاک همه ی بدی ها و خوبی ها می داند، به این نتیجه ی بدیهی خواهیم رسید که «بد» آن چیزی است که بشر نخواهد و «خوب» آن چیزی است که بشر بخواهد.

اکنون باید پرسید آیا با وجود سیطره ی چنین فرهنگی، حفظ خانواده در غرب ممکن خواهد بود؟ و به عبارت دیگر، آیا می توان از یک سو به «اصالت نفسانیات» معتقد بود و از سوی دیگر «حفظ نهاد خانواده» را انتظار کشید؟! آن هم خانواده ای که شرط بقایش عدم حاکمیت نفسانیات است، زیرا که در حاکمیت نفسانیات هیچ جمعی به عنوان جمعِ همدل باقی نمی ماند؛ یا همه پراکنده اند و یا همه مقهور قدرت یک فرد قرار می گیرند که هیچ کدام از این دو نوع جمع، جمع خانواده نیست.

در یک تحلیل صحیح، هرگز نمی توان خانواده را مجموعه ای مرکب از اجزای پراکنده که در کنار هم گرد آمده باشند دانست، بلکه خانواده جمع یگانه ای است برای زندگی و پایداری در زیر پرتو مودت و رحمت حق. مسلماً با پذیرش تمدن غربی و «اومانیسم»، که ناخودآگاه در روح و روان افرادِ غیرموحد جریان می یابد، خانواده ای باقی نمی ماند.

 

فمینیسم و تهدید بنیاد خانواده
با توجه به شرایطی که در این دوران پیش آمده، زنان علاوه بر کار در خانه، امکان انجام کارهایی افزون تر از همسرداری و تربیت فرزند را نیز دارند. لذا موضوع حضور زنان در صحنه ی فعالیت های اجتماعی جدی است. البته فعالیت هایی که با شخصیت زن هماهنگی و سازگاری داشته باشد و اساساً با همین نگاه به زن است که معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (رحمت الله علیه) در وصیت نامه ی سیاسی- الهی خود می فرمایند:

«ما مفتخریم که بانوان و زنانِ پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند… این قیدها را [یعنی: سخت گیری های منجر به عدم حضور زنان در صحنه ها] دشمنان برای منافع خود، به دست نادانان و بعضی از آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده اند.»[2]

پس با نگاه دینی هرگز نمی توان از حضور زنان در صحنه های اجتماعی جلوگیری کرد، بلکه برعکس، این وظیفه ی آحاد جامعه است که بستر مناسب و طبیعی چنین حضوری را فراهم کنند که اگر این حضور در مسیر طبیعی خود جاری شود، نه تنها وظایف همسری و مادرانه ی زنان در خانه تحت تأثیرات منفی آن حضورها قرار نمی گیرد، بلکه جامعه از توانایی بالقوه ی بانوان در حوزه های دیگر نیز برخوردار خواهد شد و زنان نیز دیگر احساس نخواهند کرد که جنس دوم هستند و در اجتماع از درجه ی پایین تری نسبت به مردان برخوردارند و یا احیاناً حقوق انسانی آنان ضایع شده است که اگر چنین احساسی در آنان ایجاد شود، خسارت های زیانباری دامن گیر خودشان و خانواده و فرزندانشان خواهد شد.

اما در این میان، جنبشی برخاسته از مبانی اومانیستی به نام «فمینیسم»[3] با طرح شعارهای فریبنده ای همچون آزادی زنان و حضور آن ها در فعالیت های اجتماعی، مسیری را برای آنان تعیین می کند که با ایجاد احساس استقلال کاذب برای زنان در مقابل مردان، عملاً به ویرانی بنیاد خانواده می انجامد.

یکی از لوازم طبیعی نگاه فمینیستی، پست انگاری پدیده ی زایش برای زن و تربیت فرزند است. با این نگاه تمام آنچه در طول تاریخ بر زنان گذشته است، ظلمی است که از سوی مردان به عنوان جنس خشن و سلطه گر بر زنان به عنوان جنس ضعیف و مظلوم رفته است و اینکه زنان در خانه مانده و همسرداری و مادری کرده اند، نه مسیری طبیعی، بلکه از روی اجبار و اضطرار بوده است! که در پاسخ به این قضاوت باید گفت: نگاه این چنین نسبت به گذشته ی زنان، آن هم توسط کسانی که داعیه ی دفاع از حقوق زن دارند، خود ظلم مضاعفی است نسبت به زن!

 

نتیجه ی نگاه اومانیستی و فمینیستی به زن و خانواده
با توجه به آنچه گذشت، آیا اگر نگران از دست رفتن همه چیز باشیم، نگرانی بجایی نیست؟ آیا دیگر می توانیم انتظار داشته باشیم نمونه ی انسان های بزرگی را ببینیم که به اعتراف خودشان، هرچه داشته اند از دامان پاک و تربیت صحیح مادران، کسب کرده اند؟ اگر مادر به عنوان عاملی برای انسِ فرزندان در زندگی نقش فعال نداشته باشد، چه کسی به کودک راه نشان دهد و جهت دهی کند؟ آیا غیر از این است که هرجا جوانان، جوانانی تربیت پذیر نیستند، ریشه ی آن را باید در ضعف نقش مادران آن ها جُست؟ خانم کارمندی که ایفای نقش مادری را در خرید انواع اسباب بازی های گران قیمت جست وجو می کند، عملاً مادری خود را به فرزندانش هدیه نداده، بلکه بخشی از حقوق خود را به آن ها هدیه داده است!

با شرایطی که امروزه پیش آمده و عموماً پدر و مادر در محل کار هستند و معلم هم از نقش پرورشی خود تهی شده و تنها به آموزش مطالب کتب درسی اکتفا می کند، چه کسی باید با جوان اُنس بگیرد؟ این گونه کودکان و جوانان خودشان می مانند و خودشان؛ مثل یک علف خودرو بی کس و بی یاور و عاصی و سرکش! آری! جامعه ی امروز ما به چنین ورطه ای فروافتاده و راه نجات آن هم چیزی جز تجدیدنظر کلی نسبت به نقش زنان نیست.

 

نگاه صحیح به نقش مادری
توان جسمی برتر مرد اقتضا می کند که حضور در بازار کار و کسب مادیات برای خرج خانه با او باشد و از سوی دیگر، لطافت روحی زن اقتضا می کند که تربیت نسل انسانی به او سپرده شود.

با این وجود، کشاندن زن (که از قدرت جسمی کمتر و توان تربیتی بالاتر برخوردار است) به بازار کار و فعالیت های بدنی و دور ساختن او از محیط تربیتی، نه فقط به صلاح زن نیست، بلکه نظام جامعه را از رشد و تعالی بازمی دارد.

دیدگاه اسلام درباره ی مقام مادر و کارکردهای ویژه ی آن
یکی از نقش های ارزشمند زنان، مادر بودن است که در تمام فرهنگ های متمدن و غیرمتمدن از احترامی نسبی برخوردار بوده است. در اسلام نیز این نقش بسیار پُررنگ و اصیل دانسته شده است.

در قرآن کریم احترام و احسان به والدین [حتی اگر کافر باشند] در ردیف اطاعت از خدا و توحید عبادت قرار گرفته است و در برخی از آیات قرآن، سپاس و شکر والدین را در ردیف شکر نعمت های الهی قرار داده است. آنجا که می فرماید:

وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَی وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ[4]

در احادیث متواتری شأن مادر را در مقایسه با حق پدر به مراتب بیشتر و برتر و اطاعت از او و احسان به او را موجب ثواب فراوان تر بیان کرده است و در حدیثی دیگر آمده است که بهشت زیر پای مادران است: «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَات»[5]

 

زن در جایگاه مادری
نقش های عمده و زندگی ساز زن در باب کارکرد مادری را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

الف) حفظ و بقای نسل انسان
نقش زن در ادامه ی نسل بشر و حفظ آن از نابودی در حدی است که اگر فقط همین یک نقش را برای زن در نظر بگیریم، تأثیر او را در طبیعت به عنوان مهم ترین رکن وجود بشریت خواهیم دانست.

ب) حضانت و نگهبانی از کودکان
نگهداری کودک از آغاز تولد تا اتمام شیرخوارگی و پس از آن، یکی از مهم ترین عوامل بقای اطفال است که این نقش حساس، پیوسته و در طول تاریخ بر دوش زنان بوده است.

ج) فراهم کردن محیط عاطفی در خانه
زن پیام آور مهرورزی و گذشت و سازگاری است و اگر زن در جامعه نباشد، خشونت و بی مهری محیط را آکنده و زندگی را دشوار و غیرقابل تحمل خواهد ساخت. همین خصوصیت زن است که با تلطیف غرایز پرتلاطم و مهاجم مرد، ترکیبی مطلوب به دست می دهد و محیط را برای خود و شوهر و فرزندان مساعد می سازد.

د) انتقال فرهنگ به نسل بعد
بخش عمده ای از فرهنگ جامعه به طور طبیعی به وسیله ی مادر به فرزندان منتقل می شود و این کار یکی از نقش های مهم اجتماعی زنان است. لذا اگر زن تربیت یافته ی فرهنگ عالی اسلام باشد، به راحتی پیرایشی میان آداب و عرف جاهلی و غلط و صحیح و درست آن به عمل می آورد و مانع نفوذ هر چیز غلطی در اندیشه و مغز کودک خود می شود.

هـ) تربیت کودک و پرورش عواطف
بسیاری از عواطف انسانی نیاز به پرورش و رشد و بلوغ و آرایش و پیرایش دارند. بخشی از این پرورش با اراده و دست بشر در دوران تکامل روحی خود در طول زندگی باید انجام شود. اما بخش عمده و نخستین آن باید در کودکی و در دامان مادر پرورش یابد، وگرنه در بزرگی آثار شوم و مخرب خامی و ناپروردگی آن ظاهر خواهد شد و افرادی بیمار به جامعه سرازیر خواهند گردید.

دامان مادر نخستین مدرسه ی کودک است که در این مدرسه، نخستین خشت بنای فکری و روحی کودک را می گذارند و بعدها نیز تربیت مادر همیشه بر پرورش محیط های مدرسه و جامعه یا آموزش و پرورش های معلم و استاد تا حدود زیادی اشراف و غلبه دارد و می تواند آن ها را کم اثر یا تقویت نماید.

 

راه برون رفت از بحران کنونی در نقش مادری
نظام سرمایه داری برای استفاده از کارِ زنان، آنان را تشویق به خارج شدن از نظام خانوادگی می کند و جنبش فمینیسم هم علاوه بر تحریک شدن توسط نظام سرمایه داری به دلایل دیگری همچون خودبنیادی بشر یا اومانیسم، هسته ی خانواده را نشانه رفته و درصدد وارد کردن خسارت به کانون خانواده است. راه حل برون رفت از این خطرِ بزرگ، احیای کرامت حقیقی زنان است که خالق آنان به آنان و مردان گوشزد کرده است. در همین راستا، برجسته کردن الگوهای حقیقی و توجه به نقش آنان می تواند عامل مؤثری به شمار آید. با نظر به این نکته، به سیره ی زندگانی تنها معصومی که نقش مادری داشته است رو می آوریم و گوشه ای از نقش مادرانه ی او را به تماشا می نشینیم:

 

نقش های مادرانه و تربیتی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
الف) استفاده از بازی و جلوه های هنری
از جمله مواردی که در شیوه ی تربیت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو به قدری برای سلامتی و رشد مناسب کودک ضروری است که حتی برای تشویق آن ها به تحرک و بازی، بزرگ ترها نیز باید تن به بازی و جست وخیز بدهند.

استفاده از جلوه های هنری همچون شعر، برای پرورش کودکان، فرازی دیگر از عشق، علاقه و احترام نسبت به فرزندان است.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با توجه به این دو عامل مهم، هم به بازی با کودکان می پرداخت و هم در کنار این پرورش جسمی فرزندان، برای پرورش جنبه ی روحی آنان نیز از زیبایی و گیرایی هنر شعر استفاده می کرد. به عنوان نمونه، ایشان در هنگام بازی با فرزندان، این اشعار را برای آن ها زمزمه می کردند:

اَشْبِه اَباکَ یا حَسَنْ. .. وَاخْلَعْ عَنِ الْحَقّ اَلرَسن. .. وَ اعْبُدْ اِلهَاً ذا المَنَنْ. .. وَ لا توال ذا الْاحَنْ[6]

«حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان از گردن حق بردار، خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد کینه توز دوستی نکن.»

همچنین به دیگر دلبند خویش می فرمود:

اَنتَ شَبِیهاً بِاَبِی. .. لَستَ شَبِیهاً بِعَلِی[7]

«حسین جان! تو به پدرم رسول خدا شباهت داری، نه به پدرت علی (علیه السلام)»

ب) توجه به حضور و غیاب فرزندان
بی توجهی به نظارت بر فرزندان به ویژه در رفت وآمدهای اجتماعی آن ها، نتایج زیانباری به دنبال دارد. با توجه به خطرها و تهدیداتی که هر لحظه سعادت یک جوان را در معرض نابودی قرار می دهد، لازم است رفتار آن ها به ویژه در هنگام ورود به خانه و خروج از آن به دقت بررسی شود. اعتیاد، فساد، انحرافات فکری و بسیاری از خطرات دیگر از همین بی توجهی پدر و مادر آغاز می شود.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با فداکاری و محبت خاصی که نسبت به فرزندانش نشان می داد، مراقب تمام حرکات و سکنات آن ها بود و به دقت آن ها را زیر نظر داشت. نقل شده است که روزی پیامبر (صلّی الله علیه و آله) عازم خانه ی دخترش فاطمه شد. چون به خانه رسید، دید فاطمه مضطرب پشت در ایستاده است. آن حضرت فرمود چرا اینجا ایستاده ای؟ فاطمه (سلام الله علیها) با آهنگی مضطرب عرض کرد: فرزندانم صبح بیرون رفته اند و تاکنون هیچ خبری از آن ها ندارم. پیامبر به دنبال آن ها روانه شد. چون به نزدیک غار جبل رسید، آن ها را دید که در کمال سلامت مشغول بازی اند. آن ها را به دوش گرفت و به سوی مادرشان روانه شد. این واقعه خود نمونه ای گویا از توجه و اهمیت دادن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به حضور فرزندان خردسالش است.

ج) توجه به جنبه های عبادی در تربیت فرزندان
شب قدر برای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یک شب عادی جلوه نمی کرد، بلکه آن را شبی فوق العاده و بی نظیر می دانست. لذا نه تنها خویش را برای آن شب آماده می کرد، بلکه فرزندان خود را نیز مجهز می ساخت و در آن شب، نمی گذاشت که بخواب اند. به همین منظور، فرزندان را با طعام مختصر، برای بیدار ماندن در آن شب رحمت، آماده می نمود.

آری! بانوی اسلام نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت می کرد، آن ها را از خود جدا نمی دانست و نمی توانست بی تفاوت از کنار جریانات بگذرد. این درسی بزرگ از آن بانوی یگانه به تمامی بانوان مسلمان و به همه ی شیعیان اهل بیت است که امر تربیت فرزندان خود را مهم بشمارند و آنان را با تعالیم الهی بارآورند و حتی مستحبات را به آن ها بیاموزند و بالاخره عزیزان خود را با معنویت پرورش داده و آشنا سازند.

د) تشویق فرزندان به فراگیری علم
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از همان آغاز کودکی فرزندانش، غیر از اینکه عبادت خدای تعالی را در روح و روان آن ها تثبیت کرد، به آن ها علم آموخت و آن ها را برای کسب معارف تشویق و برای فراگیری علم، آماده می کرد. به عنوان مثال، به فرزندش امام حسن (علیه السلام) که هفت ساله بود می فرمودند:

«به مسجد برو، آنچه را از پیامبر اکرم شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن.»[8]

 

منابع:

(1) فلسفه ی زن بودن، سید محمد خامنه ای، تهران، نشر بنیاد حکمت اسلامی صدرا، چاپ دوم، 1387.

(2) زن آن گونه که باید باشد، اصغر طاهرزاده، اصفهان، نشر لُب المیزان، چاپ اول، 1387.

(3) سیره و سخن فاطمه (سلام الله علیها)، علی کریمی جهرمی، قم، نشر راسخون، چاپ اول، 1380.

(4) نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، محمد محمدی اشتهاردی، قم، مؤسسه ی تحقیقات و نشر معارف اهل البیت (ع)، چاپ اول.

 

پی نوشت

[1] Humanism

[2] وصیت نامه ی سیاسی الهی امام خمینی (ره)، ص 4.

[3] Feminism

[4] سوره ی لقمان، آیه ی 14.

[5] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 181.

[6] بحار الانوار، ج 43، ص 286.

[7] کشف الغمه، ص 49 و ینابیع الموده، ص 93.

[8] نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، ص 64.

 نظر دهید »

حماسه‌ سیاسی برترین زن عالم

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

حماسه‌ سیاسی برترین زن عالم

 
حیات هجده‌ساله‌ی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، از ولادت پررمزوراز و الهی ایشان تا شهادت و دفن حماسی حضرتش، مملو از پیام‌هایی ماندگار برای بشریت است؛ به طوری که به فرموده‌ی امام صادق (علیه السلام)، معرفت و شناخت نسبت به فاطمه‌ی اطهر (سلام الله علیها)، معادل با درک شب قدر خواهد بود و از سوی دیگر، به این خاطر حضرتش را «فاطمه» نامیده‌اند که مردم از معرفت آن بزرگوار بریده شده‌اند.[1]
در مورد نقش‌آفرینی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در عرصه‌ی خانواده، روایات بسیاری در دست است که مبیّن ایثار و ازخودگذشتگی توأم با مهر و عطوفت ایشان نسبت به تمامی اعضای خانواده به اقتضای جایگاه آن‌هاست. ایشان در ارتباط با همسر، فرزندان، پدر و حتی خدمتکاران خویش با تدبیر و ذکاوت عمل می‌کردند.
به گواه تاریخ، زهرای اطهر (سلام الله علیها) را «امّ أبیها» می‌خوانده‌اند، زیرا عطوفت و توجه ایشان نسبت به پدر، همانند محبتی بوده است که یک مادر نثار طفل خویش می‌کند. حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها)، بر اساس روایتی از امام باقر (علیه السلام)، عنصر اصلی «شجره‌ی طیبه» خوانده شده است[2] و ایشان این نقش حساس و مسئولیت عظیم خود را در قبال پدر و دین اسلام با موفقیت کامل به انجام رسانیده است. شاهد این امر، علاوه بر سیره‌ی آن حضرت (سلام الله علیها)، روایاتی از شخص رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که در تأیید اعمال و رفتارهای ایشان بیان شده است.
همچنین حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ارتباطی توأم با مودّت و رحمت با همسر مکرّم خویش داشتند. در روایات متعددی آمده است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) به احترام همسر خود، علی ابن ابی‌طالب (علیه السلام)، هیچ درخواستی از ایشان مطرح نمی‌کردند تا وقتی که خود حضرت علی (علیه السلام) از مایحتاج ایشان سؤالی می‌کردند. همچنین زهرای مرضیه (سلام الله علیها) در تمامی مراحل سخت و دشوار زندگی مشترکشان، پابه‌پای امیرالمؤمنین (علیه السلام) تلاش و استقامت نشان می‌دادند و اسطوره‌ای از یک بانوی نمونه در امر مادری و همسری از خود بر جای نهادند.
ایشان در تمام مبارزات همسر خود، اعم از مبارزات سیاسی و جنگ‌های نظامی، مایه‌ی امید و دلگرمی ایشان بودند. در غیاب شوهر، خانه و فرزندان را به خوبی اداره می‌کردند و در هنگام بازگشت ایشان از جنگ، به استقبالشان می‌شتافتند و با روی گشاده و لبخند حاکی از رضایت و افتخار به وی می‌نگریستند. لباس و شمشیر خون‌آلود همسر را می‌شستند و از حوادث میدان جنگ می‌پرسیدند و بدین وسیله، نقش خود را در جهاد سرنوشت‌ساز اسلام و در تقویت روانی همسر مجاهدشان ایفا می‌کردند. حمایت و پشتیبانی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) از همسر به اندازه‌ای مهم و مؤثر بود که امیرالمؤمنین (علیه السلام)، مادامی که ایشان در قید حیات بود، تن به بیعت ندادند.
حضور اجتماعی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) نیز حضوری فعال و آگاهانه است. یکی از نقش‌آفرینی‌های درخشان ایشان، بالا بردن فرهنگ جامعه، رشد فکر و اندیشه‌ی مردم و رفع مشکلات و شبهات آنان بود. ایشان با بهره‌مندی از احاطه‌ی علمی و قوت فکری، به تبلیغ دین و تعلیم و تربیت جامعه، به ویژه زنان اقدام می‌نمودند و مبارزه با بدعت‌ها، جهل و کج‌روی‌ها را هیچ گاه از نظر دور نمی‌داشتند.
اگر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) صرفاً زنی خانه‌دار و به دور از سیاست و اجتماع بود، از آن همه صدمه و ضربه و آتش و مصیبت هم خبری نبود. نااهلان از فاطمه وحشت داشتند، زیرا خانه‌ی او مرکز مشاوره‌ی رجال سیاسی و محل تصمیم‌گیری‌های مهم و سرنوشت‌ساز بود و خود ایشان بارزترین مرجع رسیدگی به امور در دوران بحران سیاسی پس از رحلت پدر بودند. در تنگناهای سیاسی به ایشان مراجعه می‌شد. حتی حضرت علی (علیه السلام) نیز با وی مشورت می‌کردند.
هنوز مدتی از رحلت جان‌گداز رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نگذشته بود که اولین حرکت سیاسی برای مبارزه، با یادگار و ادامه‌دهنده‌ی راه پیامبر آغاز شد. در این راستا، فدک، که حق مسلم دختر پیامبر بود و ایشان بعد از نزول آیه‌ی 16 سوره‌ی مبارکه‌ی اسراء [و آت ذا القربی حقّه] آن را به فاطمه (سلام الله علیها) بخشیده بودند، توسط دستگاه حکومت به بهانه‌های واهی، باز ستانده شد و کارگزاران حضرت از آن ملک بیرون شدند.
مسلمانان بر این حق‌کشی سکوت کردند. امیرالمؤمنین هم خانه‌نشین شده بودند و در این اوضاع حساس، تنها فریاد فاطمه می‌توانست پرده از چهره‌های نفاق و نیرنگ کنار بزند و جامعه را به بیداری و آگاهی و قیام دعوت نماید. لذا زهرای مرضیه (سلام الله علیها) در احقاق این حق با شمشیر زبان و بیان، خطبه‌ی فدکیه را، که در اوج فصاحت و بلاغت و با استدلال و محاجه و منطق است، ایراد فرمودند. این خطبه اهمیت بسیار دارد؛ به گونه‌ای که اهل بیت (علیهم السلام)، فرزندان خود را به حفظ آن وادار می‌نمودند. برخی از محققان بیش از 60 منبع برای آن معرفی کرده‌اند و در کتب اهل سنت نیز آمده است.
زهرای مرضیه (سلام الله علیها) در عرصه‌ی سیاست و در دفاع از اصلح تا پای جان، معلم بانوی عاشورا، حضرت زینب (سلام الله علیها) بودند. حماسه‌آفرینی زینب کبری (سلام الله علیها) در قیام عاشورا، حاصل رشد و تربیت آن حضرت در دامان مادری چون زهرای اطهر (سلام الله علیها) بوده است که در دفاع از ولایت و جایگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مقام اصلح مؤمنین و منتخب خداوند برای حکومت، از هیچ اقدامی اعم از خطابه و وعظ و اعلام برائت از خلیفه‌ی وقت و در نهایت، اعطای جان شریف خویش، دریغ نکردند.
با توجه به سیره‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، مهم‌ترین رکن حیات ایشان را می‌توان حماسه‌آفرینی‌های حضرتش در عرصه‌ی سیاست و دفاع از اسلام دانست. این دفاع را فاطمه (سلام الله علیها) در دو شکل متفاوت انجام می‌دادند؛ مستقیم یا آشکار و غیرمستقیم یا پنهان.
در شکل پنهان، زهرای مرضیه (سلام الله علیها)، در جایگاه دختری فداکار و صبور و همسری همدل و همراه، به ایفای وظایف سیاسی‌ـ‌اجتماعی خویش می‌پرداختند. ایشان تا قبل از ازدواج و در خانه‌ی پدر، مرحله‌ به‌ مرحله در پیشبرد اهداف اسلام، هم‌سنگر پدر بودند. وی که از همان طفولیت و شیرخوارگی با مشکلات بسیار رنج‌آوری در رابطه با مقام نبوت و رسالت پدر روبه‌رو بود، خم به ابرو نمی‌آورد و در تمامی سال‌های غم، یاور پدر بود و همواره با شور و شعور، برای برافکندن بنیان شرک و الحاد و بساط ظلم و استکبار پابرجا باقی ماند.
این گونه رفتار، پیامی بس گران‌قدر را برای تمامی زنان مسلمان در همه‌ی اعصار دارد و آن اینکه نقش زن در عرصه‌ی سیاست و دفاع از اصلح را می‌توان مهم‌ترین بخش نرم‌افزاری این عرصه دانست. هر زنی حتی اگر زره نپوشد و کلاه‌خود بر سر نگذارد و در میدان جنگ و جهاد حاضر نشود، در خانه‌ی خویش و نسبت به پدر، همسر و فرزندان خود می‌تواند به اندازه‌ای امیدبخش و آگاهی‌دهنده باشد که به عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان پنهان، اما زیربنایی عرصه‌ی سیاست عمل نماید. پیام ارزشمند سیره‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این باره، همراهی، همدلی و هم‌دردی ایشان در رنج‌ها و سختی‌های پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در مقام رسالتشان و سپس دفاع از ولایت برحق حضرت علی (علیه السلام) بود.
نقش پنهان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) در عرصه‌ی سیاست، منافاتی با حضور آشکار یا مستقیم ایشان در این عرصه ندارد؛ به طوری که در حماسه‌آفرینی حضرتش در دفاع از امیرالمؤمنین (علیه السلام) چنین نقشی به وفور دیده می‌شود. خطابه‌های آتشین ایشان در دفاع از ولایت، که با احتجاج و دلیل همراه است، از این نمونه‌اند.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به دو دلیل در دفاع خود از اصلح زمانه برای تصدی مقام ولایت و حکومت بر مسلمین استناد می‌کنند. ایشان در خطبه‌ای که در بستر بیماری در میان زنان مهاجر و انصار ایراد کردند، بر صلاحیت‌های شخصی و اجتماعی امیرالمؤمنین (علیه السلام) تأکید کردند و ایشان را شخصیتی آشنا به امور دنیا و دین معرفی نمودند و از جمع حاضر پرسیدند: «چه ایرادی بر ابوالحسن گرفتند؟ آری صلابت شمشیرش، نهراسیدن از مرگ، سختی در کارزار، برندگی در کار، خشم گرفتن و جدی بودن درباره‌ی ذات پروردگار، این‌هاست آنچه بر او خرده گرفتند.» و نیز در تأکید بر اصلح بودن علی (علیه السلام) فرمودند:
«وای بر ایشان، آیا کسی که به سوی حق رهبری می‌کند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد، یا کسی که راه نمی‌نماید، مگر آنکه خود هدایت شود؟»
دومین دلیل در دفاع از ولایت را صدیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) در خطبه‌ای بیان نمود که بعد از جریان سقیفه و هجوم عده‌ای به سوی خانه‌ی حضرت برای گرفتن بیعت با امیرالمؤمنین (علیه السلام) در پشت درب خانه، در آن موقعیت دشوار، ایراد فرمود. ایشان واقعه‌ی روز غدیر خم را یادآور شدند و بر انتساب الهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر ولایت و ابلاغ آن توسط رسول خدا (صلی الله علیه) اشاره فرمودند.
همچنین فاطمه‌ی اطهر (سلام الله علیها) عواقب و گرفتاری‌های ناشی از کنار گذاشتن اصلح و روی آوردن به غیر آن را، در خطبه‌ی خویش در بستر بیماری گوشزد می‌کنند و می‌فرمایند:
«سوگند به جانم! کردارشان به بار نشسته، اندکی مهلت تا نتیجه دهد و بزاید، آن گاه به جای شیر، خون تازه و سمّ مهلک بدوشند و قدح را لبریز کنند و در آنجاست که باطل‌گرایان زیان می‌بینند و آیندگان از نتیجه‌ی [شوم و ناپسند] کار گذشتگان آگاه می‌گردند. پس به دست شستن از جانتان آماده شوید و دل برای وقوع فتنه مطمئن دارید.»
این سخنان حضرت فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) علاوه بر اینکه آگاهی و شعور سیاسی و اجتماعی ایشان را عیان می‌سازد، بیان‌کننده‌ی نتایج انتخاب اشتباه در عرصه‌ی سیاست در تمامی اعصار است. اگر ملتی که به انتخاب خود می‌توانند سیاست‌مدارانی را بر رأس امور در جامعه بنشانند، از بصیرت و آگاهی کافی برخوردار نباشند و اصلح را انتخاب نکنند، نتایج و گرفتاری‌های حاصل از انتخاب اشتباه و جاهلانه‌ی آنان، بیش و پیش از همه، دامن‌گیر خود آن ملت می‌شود.
همچنین سیره‌ی درخشان و حماسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خوبی نمایان ساخت که هیچ فردی، اعم از آن که زنی خانه‌دار یا مادری پرمشغله باشد یا یک مسئول کلان حکومتی، از تلاش و مشارکت و نقش‌آفرینی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، ناتوان و یا حتی معاف نیست.
مقام معظم رهبری (مد ظله) سال 92 را برای ملت ایران، سال « حماسه‌ی سیاسی و اقتصادی » نامیدند. حماسه‌آفرینی در شرایطی معنا می‌یابد و محقق می‌شود که جامعه در شرایط خاص و توأم با سختی‌هایی باشد. در این حالت، هر آن کس که خود را از جهات مختلف، به ویژه از نظر فکری و بینش و آگاهی، ساخته و قوی کرده باشد، می‌تواند مؤثر و نقش‌آفرین باشد.
از سیره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) در فهم بهتر این شعار و عملیاتی کردن آن، می‌توان به خوبی بهره گرفت؛ مانند استقامت و مقاومت در برابر نااهلان، افزایش شعور و شور سیاسی و اجتماعی در میان آحاد ملت توسط نخبگان و آگاهان به امور، استفاده از ابزار یا حربه‌های متفاوتی اعم از خطابه، قهر، تهدید، جنگ و… در پیشبرد اهداف سیاسی جامعه‌ی اسلامی، همکاری و همدلی و مشارکت تمامی ملت ‌ـ‌ هر فردی به اقتضای جایگاه و موقعیتی که در جامعه دارد‌ ـ‌ و استخراج و عملیاتی و اجرایی نمودن پیام‌های خاندان نبوت پیرامون مسائل خانوادگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه‌ی اسلامی.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. محمد باقر مجلسی‏، بحار الأنوار، چاپ دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، 1403ق، ج 43، حدیث 58.
[2]. حبیب‌الله هاشمى خویى، منهاج البراعه فی شرح نهج‌البلاغه، تهران‏، مکتبه الإسلامیه، 1400ق‏، چاپ چهارم، ج 5، ص 354.
منبع :  برهان

 نظر دهید »

سبک زندگی در چارچوب رفتاری برترین زن جهان

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

سبک زندگی در چارچوب رفتاری برترین زن جهان


این ادعا که انتخاب‌های هر فردی ریشه در اندیشه و طرز تفکر او دارد نیاز به استدلال ندارد، اما این ادعا که اندیشه و انتخاب افراد هم تابع نوع رفتارهای روزمره‌ی آن‌هاست، در نگاه اول عجیب می‌نماید. اما واقع این است که حتی طرز خوردن و خوابیدن و راه‌ رفتن انسان‌ها هم بر اندیشه‌های آن‌ها اثر بسیاری می‌گذارد. به عبارت دیگر، می‌توان ادعا کرد که اگرچه رفتارهای انسان‌ها می‌تواند برآمده از اندیشه‌های آنان باشد، اما در عین حال، می‌تواند اندیشه‌ی افراد را هم ‌بسازد.

البته در نگرش اسلامی، این امری شناخته‌شده است؛ تأثیر و تأثر هر یک از ایمان و عمل صالح نسبت به هم از مسلمات نگاه اسلامی است. همان‌طور که ایمان و عقیده‌ی صحیح باعث سر زدن عمل صالح از فرد مسلمان می‌شود، مداومت بر اعمال صالحه نیز باعث تقویت ایمان فرد می‌گردد. به‌عنوان نمونه، کسی که حقیقت وجودی خود را به‌درستی می‌شناسد و از نیازمندی و فقر ذاتی خود به‌خوبی آگاه است و در یک کلام «أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ» (1) را با تمام وجود درک کرده است، به‌عنوان بنده‌ی خدا راه تواضع را در پیش می‌گیرد و تمامی حرکات و سکناتش متواضعانه خواهد بود. و این یعنی اندیشه بر رفتار اثر می‌گذارد. از آن طرف هم با تکرار رفتار متواضعانه، به‌تدریج حقیقت تواضع و بندگی بیشتر در او رسوخ می‌کند.

آنچه گفتیم مصداق روشن و ساده‌ای است از تأثیر و تأثر متقابل بین اندیشه و رفتار فرد. به عبارت دیگر، هر انسانی تفکری دارد که از تفکر او رفتار و از رفتار او تفکر دائماً تولید و بازتولید می‌شود. دنیای غرب با توجه به این اصل اسلامی، بر روی این مسئله کار کرد و متوجه شد که برای تأثیرگذاری می‌تواند از همین نوعِ ساده‌ی رفتار روزمره استفاده کند تا عقاید و افکار و ایدئولوژی و نهایتاً طریقه‌ی زندگی و عمل مردم را تحت کنترل خود درآورد. لذا می‌بینیم که «هالیوود» به‌عنوان یکی از بازوهای کارآمد نظام سلطه، بدون اینکه نیازی ببیند که ایدئولوژی خود را به‌طور مستقیم القاء کند، با القای رفتارها و سبک زندگی خاص غربی، اندک اندک بر روی فکر جوامع نیز تأثیر گذاشته و افکار را برای پذیرش ایدئولوژی آمریکایی آماده می‌کند.

 

خلطی در مفهوم سبک زندگی

متأسفانه عموم نویسندگانی که در باب سبک زندگی دست به قلم شده‌اند، در تلقی خود از مفهوم «سبک زندگی» دچار مغالطه می‌شوند و این مفهوم را با چند مفهوم نزدیک به آن، از قبیل فرهنگ، اخلاق، روش و مهارت‌های زندگی هم‌معنی فرض کرده و یکسان به‌کار می‌برند!

توضیح اینکه حجم بالایی از دستورات دینی و مطالب معارف اسلامی توصیه‌هایی است برای بهتر زندگی ‌کردن. به‌عنوان مثال، به این دستورات دقت کنید:

دروغ نگویید! غیبت نکنید! تهمت نزنید! تجسس نکنید! مسخره نکنید! و… این دستورات و سایر دستوراتی که از این قبیل هستند جنبه‌ی اخلاقی دارند. یا اینکه:

با چه کسانی دوستی کنیم؟ چگونه با همسایه تعامل کنیم؟ چگونه برای عبادت و کار و تفریح برنامه‌ریزی کنیم؟ و موارد مشابه با این دستورات، در حوزه‌ی مهارت‌های زندگی مطرح است. اما این‌ها هیچ‌کدام سبک زندگی به معنی دقیق و کامل نیست!

متأسفانه نمونه‌های بسیار زیادی از این خلط معنایی را در مقالات منتشرشده در فضای مجازی شاهدیم. بسیاری از مقالات با موضوع سبک زندگی از منظر آیات و روایات منتشر شده که وقتی مطالعه می‌کنیم همین دروغ نگفتن و غیبت نکردن و… در آن‌ها به‌عنوان سبک زندگی مطرح شده است. آیا به‌واقع منظور مقام معظم رهبری از طرح مسئله‌ی «سبک زندگی» همین بود؟! این مطالب در طول تاریخ اسلام همیشه ذیل عنوان «اخلاق اسلامی» مطرح بوده است. آیا مقام معظم رهبری همان مطلب را تنها با انتخاب یک عنوان جدیدتر (سبک زندگی) تکرار کرده‌اند؟!

جالب اینکه حتی بعضی از مقالاتی که قبل از صحبت مقام معظم رهبری مثلاً یک بار با عنوان «اخلاق در قرآن» منتشر شده بود، مجدداً و بعد از فرمایشات رهبری، با تغییر ساده‌ای در عنوان، با نام «سبک زندگی قرآنی» بازنشر شده است! اگر این‌ها همه‌ی مراد از اصطلاح «سبک زندگی» نیست، پس برای پیدا کردن فهم صحیح از «سبک زندگی» باید ادبیاتمان را توسعه بدهیم، نه اینکه بگوییم این کلمه همانی است که قبلاً هم داشتیم و فقط عبارتش را امروزی و شیک‌تر کرده‌ایم!

به گمان ما، سبک زندگی مجموعه‌ای است برگرفته از رفتارهای برخاسته از انتخاب. پس بنا به این تعبیر، «سبک زندگی دو ویژگی اصلی دارد: یکی داشتن الگو و سبک و دوم اینکه در این کنش‌ها نوعی ترجیح وجود دارد. در توضیح این ویژگی‌ها می‌توان گفت که برخی از رفتارهای انسان بر حسب اجبار یا عادت انجام می‌شود، اما بخشی دیگر از رفتارها از سر انتخاب و ترجیح است. این انتخاب‌ها به باور‌ها و سلیقه‌های افراد بر‌می‌گردد و در نتیجه، با هم تناسب و ربط دارد. یا حداقل هر دسته از رفتار‌های ناشی از ترجیحات در حوزه‌ی خود با هم تناسب دارد و از این مناسبات می‌شود الگو یا الگو‌هایی استخراج کرد. این مناسبات یا الگومندی همان سبک زندگی است.»(2)

 

معناداری سبک زندگی دینی

اکنون وقت پاسخ به این سؤال است که براساس معنایی که ما از سبک زندگی ارائه کردیم، آیا ترکیب «‌سبک زندگی دینی» ترکیبی درست و معنادار است یا نه؟ پاسخ مثبت است. با توجه به تعریف فوق، «سبک زندگی دینی» سبکی است که الگوهای مطرح در آن از ترجیحات دینی یا مبتنی بر مبانی دینی پدید آمده است.

 

چرا سبک زندگی فاطمی (سلام الله علیها)؟

برای شناخت صحیح «سبک زندگی دینی» بهترین و مطمئن‌ترین راه، استفاده از سبک زندگی پیشوایانی است که سبک زندگی آنان نمونه‌ی عینی سبک زندگی دینی است و خداوند آنان را به‌عنوان اسوه و الگو معرفی کرده است. اما از بین چهارده معصوم (علیهم السلام)، چرا سبک زندگی فاطمی (سلام الله علیها)؟

از یک طرف رسول گرامی اسلام و پدر حضرت فاطمه (صلّی الله علیه و آله) به فرموده‌ی قرآن، اسوه‌ی شایسته است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِى رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَنْ کَانَ یَرْجُواْ اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْاخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثیرًا:(3) مسلماً برای شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى می‌باشد، براى آن‌ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.»

از طرف دیگر، رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)، بارها و بارها حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را پاره‌ی وجود خویش می‌خواند و با تعابیر گوناگون رضایت او را رضایت خود و ناراحتى او را ناراحتى خویش اعلام می‌دارد.

نتیجه‌ای که از این دو مقدمه برداشت می‌شود این است که سرّ این تأکیدات براى آن است که توجه همه‌ی مؤمنان طول تاریخ را به اسوه‌پذیری از ابعاد زندگانى این بانوی گران‌قدر جلب کند.

چرا چنین نباشد، در حالى که وجود فاطمه (سلام الله علیها) از وجود رسول خدا جدا نیست. وجود او قسمتى از وجود رسول خداست و سیره‌ی او جلوه‌ی دیگرى از سیره‌ی رسول خدا. فاطمه (سلام الله علیها) اسوه‌ی حسنه است در عرصه‌هایی چون دفاع جانانه از ارزش‌های اسلام، جانبازى براى استمرار رسالت، عشق‌بازی در راه بقا و دوام ولایت، جهاد بی‌امان فرهنگى، تقوا و عبادت، مهرورزى و محبت، عفاف و حجاب، تربیت فرزند، تدبیر منزل، تجهیز روحى و روانى مرد براى جهاد و…

و این است رمز و راز آنکه سیره‌ی فاطمی (سلام الله علیها) براى همه‌ی امامان (علیهم السلام)، اسوه، حجت و الگو می‌گردد: «نَحْنُ حُجَهُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ وَ فَاطِمَهُ حُجَّهٌ عَلَیْنَا:(4) ما (امامان معصوم) حجت خداوند بر مردمان هستیم و فاطمه، حجت (خداوند) بر ما.» و در جایی دیگر آخرین حجت الهی فاطمه (سلام الله علیها) را اسوه‌ی خویش معرفى می‌فرماید: «وَ فِى اِبْنَةِ رَسُولِ اللهِ لِىَ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ:(5) همانا در دختر رسول خدا براى من، الگویى شایسته وجود دارد.» و در یک کلام، اسوه‌پذیری از فاطمه (سلام الله علیها) همان امتثال فرمان خدا در اسوه‌پذیری از رسول خداست.

در انتهای مبحث و تنها به‌عنوان نمونه، به دو الگوی سبک زندگی فاطمی (سلام الله علیها) می‌پردازیم:

 

الف) احساس مسئولیت فاطمی (سلام الله علیها)

یک مسلمان واقعى هیچ‌گاه به خود اجازه نمی‌دهد که از زیر بار مسئولیت شانه خالى کند؛ چراکه قرآن (این دستورالعمل نهایی عالم خلقت) در سرتاسر آیاتش انسان را موجودى مختار و مسئول معرفى می‌کند:

«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ و الْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئولًا:(6) گوش و چشم و دل، همگى مورد بازخواستند.»

«وَ أَنَّ لَیْس لِلإِنسانِ إلَّا مَا سَعَى وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى:(7) و براى انسان بهره‌اى جز سعى و کوشش او نیست و تلاش او به‌زودى دیده می‌شود، سپس به او جزاى وافى داده خواهد شد.»

نتیجه اینکه یکى از مهم‌ترین مسائل در عرصه‌ی تربیت و تزکیه، ایجاد و پرورش روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری است.

زندگى حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از آغاز تا انجام، با زیباترین جلوه‌های مسئولیت‌پذیری عجین است. این بانو به گواهى تاریخ، از دوران طفولیت تا آخرین لحظه‌ی حیات پیامبر، در حساس‌ترین موقعیت‌ها، بزرگ‌ترین پشتوانه‌ی روحى پیامبر بود و در سخت‌ترین شرایط بحرانى، به یارى پدر می‌شتافت و بار سنگین غصه‌ها را از دوش او برمی‌داشت.

اکنون به بیانى زیبا و جامع از مقام معظم رهبری در همین باب دل می‌سپاریم:

«شما که در دوره‌ی پیشرفت علمى و صنعتى و فناورى و دنیاى بزرگ و تمدن مادى و این همه پدیده‌هاى جدید زندگى مى‌کنید، از الگوى خودتان در مثلاً هزاروچهارصد سال پیش توقع دارید که در کدام بخش، مشابه وضع کنونى شما را داشته باشد تا از آن بهره بگیرید. مثلاً فرض کنید مى‌خواهید ببینید چگونه دانشگاه مى‌رفته است؟! یا وقتى که مثلاً در مسائل سیاست جهانى فکر مى‌کرده، چگونه فکر مى‌کرده است؟! این‌ها که نیست.

یک خصوصیات اصلى در شخصیت هر انسانى هست؛ آن‌ها را بایستى مشخّص کنید و الگو را در آن‌ها جست‌وجو نمایید. مثلاً فرض بفرمایید در برخورد با مسائل مربوط به حوادث پیرامونى، انسان چگونه باید برخورد کند؟ حالا حوادث پیرامونى، یک وقت مربوط به دوره‌اى است که مترو هست و قطار هست و جت هست و رایانه هست؛ یک وقت مربوط به دوره‌اى است که نه، این چیزها نیست، اما حوادث پیرامونى بالاخره چیزى است که انسان را همیشه احاطه مى‌کند.

انسان دو گونه مى‌تواند با این قضیه برخورد کند: یکى مسئولانه، یکى بى‌تفاوت. مسئولانه هم انواع و اقسام دارد؛ با چه روحیه‌اى، با چه نوع نگرشى به آینده. آدم باید این خطوط اصلى را در آن شخصى که فکر مى‌کند الگوى او مى‌تواند باشد، جست‌وجو کند و از آن‌ها پیروى نماید. مثلاً حضرت زهرا (سلام الله علیها) در سنین شش هفت سالگى بودند که قضیه‌ی شعب ابى‌طالب پیش آمد. شعب ابى‌طالب دوران بسیار سختى در تاریخ صدر اسلام است؛ یعنى دعوت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) شروع شده بود، دعوت را علنى کرده بود، به‌تدریج مردم مکه (به‌خصوص جوانان، به‌خصوص برده‌ها) به حضرت مى‌گرویدند و بزرگان طاغوت (مثل همان ابولهب و ابوجهل و دیگران) دیدند که هیچ چاره‌اى ندارند، جز اینکه پیامبر و همه‌ی مجموعه‌ی دوروبرش را از مدینه اخراج کنند. همین کار را هم کردند. تعداد زیادى از این‌ها را که ده‌ها خانوار مى‌شدند و شامل پیامبر و خویشاوندان پیامبر و خود ابى‌طالب (با اینکه ابى‌طالب هم جزء بزرگان بود) و بچه و بزرگ و کوچک مى‌شدند، همه را از مکه بیرون کردند. این‌ها از مکه بیرون رفتند، اما کجا بروند؟ تصادفاً جناب ابى‌طالب، در گوشه‌اى از نزدیکى مکه در شکاف کوهى ملکى داشت؛ اسمش شعب ابى‌طالب بود. گفتند به آنجا برویم. حالا شما فکرش را بکنید! در مکه، روزها هوا گرم و شب‌ها بى‌نهایت سرد بود؛ یعنى وضعیتى غیرقابل تحمل. این‌ها سه سال در این بیابان‌ها زندگى کردند. چقدر گرسنگى کشیدند، چقدر سختى کشیدند، چقدر محنت بردند، خدا مى‌داند. یکى از دوره‌هاى سخت پیامبر، آنجا بود. پیامبر اکرم در این دوران، مسئولیتش فقط مسئولیت رهبرى به معناى اداره‌ی یک جمعیت نبود؛ باید مى‌توانست از کار خودش پیش این‌هایى که دچار محنت شده‌اند، دفاع کند.

البته ایمان‌هاى قوى مى‌ایستند، اما بالأخره همه‌ی سختی‌ها به دوش پیامبر فشار مى‌آورد. در همین اثنا، وقتى که نهایت شدت روحى براى پیامبر بود، جناب ابى‌طالب که پشتیبان پیامبر و امید او محسوب مى‌شد و خدیجه کبرى که او هم بزرگ‌ترین کمک روحى براى پیامبر به‌شمار مى‌رفت، در ظرف یک هفته، از دنیا رفتند! حادثه‌ی خیلى عجیبى است؛ یعنى پیامبر تنهاى تنها شد.

در این شرایط، نقش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را ببینید. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار براى پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) بوده است. آنجا بوده که گفتند فاطمه «امّ ابیها» (مادر پدرش) است. این مربوط به آن وقت است؛ یعنى وقتى که یک دختر شش هفت ساله این‌گونه بوده است. البته در محیط‌هاى عربى و در محیط‌هاى گرم، دختران زودتر رشد جسمى و روحى مى‌کنند. مثلاً به اندازه رشد یک دختر ده، دوازده ساله‌ی امروز. این، احساس مسئولیت است. آیا این نمى‌تواند براى یک جوان الگو باشد که نسبت به مسائل پیرامونى خودش زود احساس مسئولیت و احساس نشاط کند؟ آن سرمایه‌ی عظیم نشاطى را که در وجود اوست، خرج کند، براى اینکه غبار کدورت و غم را از چهره‌ی پدرى که مثلاً حدود پنجاه سال از سنش مى‌گذرد و تقریباً پیرمردى شده است، پاک کند. آیا این نمى‌تواند براى یک جوان الگو باشد؟ این خیلى مهم است.»(8)

 

ب) همسرداری فاطمی (سلام الله علیها)

چراییِ محرومیت زنان از جهاد و شهادت در راه خدا شبهه‌ای بود که در زمان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) به گونه‌های مختلفى طرح می‌شد. جمعی از بانوانى که آرزو داشتند تا از ثواب عظیم جهاد بهره‌مند شوند گرد هم آمدند و پس از بحث و گفت‌وگو در این‌ باره، بانویی به نمایندگی از طرف زنان به مسجد رفت و سؤال بانوان را طرح کرد. مضمون سخن این بود که یا رسول‌الله! در حالى که باب جهاد و شهادت به روى ما بسته شده است، چگونه می‌توانیم از ثواب این فضیلت عظما بهره‌مند شویم؟ آیا راه جبرانى براى زنان وجود دارد؟!

پیامبر (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «جَهادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ:(9) جهاد زن، همسردارى نیکوى اوست.» یعنی درست است که جهاد بر شما واجب نیست و از راه جنگیدن نمی‌توانید به ثواب جهاد نائل شوید، اما می‌توانید در خانه عملى انجام دهید که شما را در ثواب مجاهدان شریک گرداند و آن عمل، «همسردارى خوب و نیکو» است.

 

اما علت این همه تأکید بر مسئله‌ی «همسردارى» و حکمت برابری «همسردارى» با «جهاد» چیست؟!

زن و مرد به‌عنوان عناصر اصلی تشکیل‌دهنده‌ی یک خانواده به‌طور طبیعی به هم وابسته هستند و موفقیت هر یک از این ‌دو در گرو سلامت روابط خانوادگى است. مرد خانه هنگامى می‌تواند با خاطرى آسوده به فعالیت‌های خود، مانند جهاد در راه خدا، بپردازد که به وجود همسری شایسته و ازخودگذشته در محیط خانواده دلگرم باشد.

اگر سردی بر روابط همسران حاکم باشد، سیر مادى و معنوى زندگى مختل خواهد شد و مرد نمی‌تواند وظایف خود را در عرصه‌ی جامعه به انجام برساند. کلید آرامش، نظم، انضباط و صمیمیت خانواده در دست زنان است و از این رو، آسودگى خاطر و آرامش روحی-روانى مرد نیز در عرصه‌ی فعالیت‌های اجتماعى، وابسته به نوع رفتار و منش زن در خانه خواهد بود.

بیراه نیست اگر ادعا کنیم که مردان در حداقل نیمى از موفقیت‌های مادى و معنوى، وامدار همسرانشان هستند. این بانوان هستند که می‌توانند با درایت، کیاست، گذشت و رفتار شایسته‌ی خویش، کانون خانواده را به بهشتى از شور، نشاط، صمیمیت و صفا مبدل سازند و از این رهگذر، زمینه‌ی موفقیت و پیشرفت زندگى مشترکشان را در همه‌ی عرصه‌های مادى، معنوى، فردى و اجتماعى فراهم آورند.

در پایان، تحلیلى از شوهردارى حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در کلام مقام معظم رهبری با هم مرور می‌کنیم:

«نمونه‌ی بعد، مسئله‌ی همسردارى و شوهردارى است. یک وقت انسان فکر مى‌کند که شوهردارى یعنى انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تروتمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمی‌ها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهردارى که فقط این نیست. شما ببینید شوهردارى فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چگونه بود. در طول ده سالى که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگ‌هاى کوچک و بزرگى ذکر کرده‌اند (حدود شصت جنگ) که در اغلب آن‌ها هم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده است. حالا شما ببینید، او خانمى است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ مى‌ماند (این‌قدر جبهه وابسته به اوست)، از لحاظ زندگى هم وضع روبه‌راهى ندارند؛ همان چیزهایى که شنیده‌ایم: وَ یُطعِمُونَ الطعَامَ عَلی حُبِّهِ مِسکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً * إِنمَا نُطعِمُکمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنکمْ جَزَاءً وَ لا شکُوراً(10) یعنى حقیقتاً زندگى فقیرانه‌ی محض داشتند، در حالى که دختر رهبرى هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسئولیت هم مى‌کند.

ببینید انسان چقدر روحیه‌ی قوى مى‌خواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را از وسوسه‌ی اهل‌وعیال و گرفتاری‌هاى زندگى خالى کند، به او دلگرمى دهد، بچه‌ها را به آن خوبى که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) امام بودند و طینت امامت داشتند، زینب (سلام الله علیها) که امام نبود. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدت زیادى زنده نماند.

این‌طور خانه‌دارى، این‌طور شوهردارى و این‌طور کدبانویى کرد و این‌طور محور زندگى فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفت. آیا این‌ها نمى‌تواند براى یک دختر جوان، یک خانم خانه‌دار یا مُشرف به خانه‌دارى الگو باشد؟ این‌ها خیلى مهم است.»(11)

 

کلام آخر

آنچه گفته شد، تنها دو نمونه از جلوه‌های بی‌شمار سبک زندگی فاطمی (سلام الله علیها) بود. امید آنکه این گفته‌ها شروعی باشد در مسیر استنباط «سبک زندگی اسلامی» از دل زندگانی اسوه‌های چهارده‌گانه‌ی این دین خاتم.

 

پی‌نوشت‌ها:

 (1) سوره‌ی فاطر، آیه‌ی 15.

(2) مقاله‌ی «چیستی سبک زندگی»، از سعید مهدوی کنی.

(3) سوره‌ی احزاب، آیه‌ی 21.

(4) عوالم العلوم، ج 11، ص 5.

(5) فى توقیع مولانا صاحب الزمان الذى خرج فیمن ارتاب فیه صلوات الله علیه: …وَ فِى اِبْنَهِ رَسُولِ اللَّهِ لِىَ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ… (بحارالانوار، ج 53، ص 178، باب 31، روایت 9)

(6) سوره‌ی اسراء، آیه‌ی 36.

(7) سوره‌ی نجم، آیه‌ی 38 تا 41.

(8) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان به مناسبت هفته‌ی جوان‌، 7 اردیبهشت 77، با اندکی تلخیص.

(9) تحف العقول، ص 60 و مکارم الاخلاق، ص 215.

(10) سوره‌ی انسان، آیه‌ی 8 و 9.

(11) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جوانان به مناسبت هفته‌ی جوان‌، 7 اردیبهشت 77.

منبع: برهان

 نظر دهید »

حضرت فاطمه (س) در انديشه امام خمينى (ره)

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

حضرت فاطمه (س) در انديشه امام خمينى (ره)

 
اين نوشتار سزاوار مى‌‏بيند، نظرى به ديدگاه امام خمينى (رحمت الله علیه) درباره شخصيت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشته باشد، گذشته از آنكه حضرت امام (رحمت الله علیه) از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) است و در مكتب او پرورش يافته و عمر شريف خويش را در راه اهداف والاى اسلام و اهل بيت (علیهم السلام) سپرى فرموده است، همزمانى ميلاد امام خمينى (رحمت الله علیه) (بيستم جمادى‏ الثانى سال 1320 ه.ق) و ميلاد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر اين مناسبت، دو چندان، افزوده است. حضرت امام (رحمت الله علیه) در برخى از پيام‌ها و سخنراني‌هاى خود به ترسيم و توصيف شخصيت جاودانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پرداخته‌‏اند، اما به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه آنچه بيان كرده‏‌اند تنها اشاره به بخشى از فضايل بى‌‏پايان و وصف‏ ناشدنى زهراى مرضيه (سلام الله علیها) است، نه تبيين همه آن، كه اصولا از قدرت بشر خارج است، و به كلام امام (رحمت الله علیه) نيز در اين باره خواهيم پرداخت.

اينک سخنان حضرت امام (رحمت الله علیه) را تحت عناوينى چند به شما خواننده گرامى تقديم مى‌‏داريم:

 

1 - حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مايه افتخار

در دنيايى كه در آن زندگى مى‏‌كنيم، از گذشته تا حال، انسان‌ها بر حسب ديدگاه خود از جهان و انسان و زندگى، به اشياء يا اشخاصى افتخار مى‏‌كرده‌‏اند و آنها را مايه فخر و مباهات خود دانسته‌‏اند، اما حضرت امام (رحمت الله علیه)، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها) را مايه افتخار مى‌‏دانند، ببينيم چه كسانى به زهراى مرضيه (سلام الله علیها) افتخار مى‏‌كنند.

 

الف) افتخار جهان هستى

امام (رحمت الله علیه):

روز پر افتخار ولادت زنى [است] كه از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است. (1)

زنى كه عالم به او افتخار دارد. (2)

 

ب) افتخار خاندان وحى

امام(رحمت الله علیه):

زنى كه افتخار خاندان وحى، و چون خورشيدى بر تارک اسلام مى‌‏درخشد. (3)

تاريخ اسلام گواه احترامات بى ‏حد رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به اين مولود شريف است. (4)

 

ج) افتخار پيروان او

امام(رحمت الله علیه):

براى زن‏ها كمال افتخار است كه روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار داده‏‌اند، افتخار است و مسؤوليت. (5)

 

2 - حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تجلى كمال انسان

امام (رحمت الله علیه):

تمام هويت انسانى در او جلوه‏‌گر است. (6)

تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يک انسان متصور است در فاطمه زهرا (سلام الله علیها) جلوه كرده و بوده است. (7)

يك انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان،… تمام حيثيت زن، تمام شخصيت زن فردا [روز ميلاد] موجود شد. (8)

تمام هويت‏‌هاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در اين زن است. (9)

نكته: حضرت امام (رحمت الله علیه) در بيان اين كه چرا در آيه (انا انزلناه) به شكل جمع ذكر شده است فرموده‏‌اند: بدان كه نكته آن تفخيم مقام حق تعالى به مبدئيت تنزيل اين كتاب شريف است… به عبارت ديگر اين صحيفه نورانيه [قرآن كريم] صورت اسم اعظم است چنانچه انسان كامل نيز صورت اسم اعظم است، بلكه حقيقت اين دو در حضرت غيب يكى است و در عالم تفرقه از هم به حسب صورت متفرق [هستند]. (10)

نتيجه: با توجه به اين كه حضرت امام (رحمت الله علیه)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را انسان كامل معرفى نموده‏‌اند و از سويى انسان كامل را صورت اسم اعظم مى‏‌دانند، نتيجه مى‏‌گيريم كه:

“حضرت زهرا (سلام الله علیها) صورت اسم اعظم الهى است‏ “.

 

3 - مقامات معنوى حضرت زهرا (سلام الله علیها)

الف) نور او قبل از خلقت ‏بشر آفريده شده است. (11)

امام (رحمت الله علیه):

اصولا رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله) و ائمه (عليهم ‏السلام) طبق رواياتى كه داريم قبل از اين عالم انوارى بوده‏‌اند در ظل عرش… و مقاماتى دارند الى ماشاءالله… چنان كه به حسب روايات اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست. (12)

 

ب) موجودى ملكوتى و جبروتى

امام (رحمت الله علیه):

او [حضرت فاطمه زهرا] موجود ملكوتى است كه در عالم انسان ظاهر شده است، بلكه موجود الهى جبروتى در صورت يک زن ظاهر شده است. (13)

معنويات، جلوه‏‌هاى ملكوتى، جلوه‏‌هاى الهى، جلوه‏‌هاى جبروتى، جلوه‏‌هاى ملكى و ناسوتى همه در اين موجود [حضرت فاطمه زهرا] است. (14)

 

ج) مجمع اوصاف انبياء(علیهم السلام)

امام (رحمت الله علیه):

فردا [روز ولادت فاطمه زهرا] همچو زنى متولد مى‏‌شود كه تمام خاصه‏‌هاى انبياء در اوست. (15)

 

د) حقيقت ليلة القدر

امام (رحمت الله علیه):

دلالت‏ بر آنچه احتمال داديم از حقيقت ليلة‏القدر مى‏‌كند حديث ‏شريف طولانى كه در تفسير برهان از كافى شريف نقل فرموده و در آن حديث است كه نصرانى گفت ‏به حضرت موسى بن‏ جعفر (علیهما السلام) كه تفسير باطن (حم، والكتاب المبين، انا انزلناه فى ليلة مباركة، انا كنا منذرين فيها يفرق كل امر حكيم) چيست؟ فرمود:

اما “حم‏ ” محمد (صلى الله عليه و آله) و اما “كتاب مبين‏ ” اميرالمؤمنين (‏علیه السلام) است و اما ليلة، فاطمه (سلام الله علیها) است. (16)

و در روايتى ليالى عشر به ائمه طاهرين از حسن تا حسن تفسير شده است و اين يكى از مراتب ليلة القدر است كه حضرت موسى بن‏ جعفر (علیهما السلام) ذكر فرموده و شهادت داده بر آن كه ليلة‏القدر تمام دوره محمديه است روايتى كه در تفسير برهان از حضرت باقر (علیه السلام) نقل مى‏‌كند و اين روايت چون روايت ‏شريفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمه كشف فرموده ما تيمنا عين آن حديث را نقل مى‌‏كنيم:

قال (رحمت الله علیه) و عن الشيخ ابى جعفر الطوسى عن رجاله عن عبدالله بن‏ عجلان السكونى قال سمعت اباجعفر(علیه السلام) يقول:

بيت على و فاطمة حجرة رسول الله (صلّی الله علیه و آله) و سقف بيتهم عرش رب العالمين و فى قعر بيوتهم فرجة مكشوطة الى العرش معراج الوحى والملائكة تنزل عليهم بالوحى صباحا و مسائا و كل ساعة و طرفة عين، و الملائكة لا تنقطع فوجهم، فوج ينزل و فوج يصعد و ان الله تبارك و تعالى كشف لابراهيم (علیه السلام) عن السموات حتى ابصر العرش و زاد فى قوة ناظره، و ان الله زاد فى قوة ناظر محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين (علیهم السلام) و كانوا يبصرون العرش و لايجدون لبيوتهم سقفا غير العرش، فبيوتهم مسقفة بعرش الرحمن و معارج الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، قال قلت: من كل امر سلام؟

قال: بكل امر

فقلت: هذا التنزيل؟

قال: نعم *

و تدبر در اين حديث‏ شريف، ابوابى از معرفت ‏به روى اهلش باز كند و شمه‌‏اى از حقيقت ولايت و باطن ليلة القدر به آن مكشوف شود. (17)

 

ه) تسبيحات فاطمه زهرا بهترين تعقيبات نماز

امام (رحمت الله علیه):

و از جمله تعقيبات شريفه، تسبيحات صديقه طاهره (سلام الله علیها) است كه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله)، آن را به فاطمه (سلام الله علیها) عطا فرمود. از حضرت صادق(علیه السلام) مرويست كه اين تسبيحات در هر روز، در تعقيبات هر نمازى پيش من محبوب‌‏تر است از هزار ركعت نماز در هر روز. (18)

 

و) مراوده با جبرئيل، بالاترين فضيلت زهرا(سلام الله علیها)

امام (رحمت الله علیه):

من راجع به حضرت صديقه (سلام الله علیها) خودم را قاصر مى‌‏دانم ذكرى بكنم، فقط اكتفا مى‏‌كنم به يک روايت كه در كافى شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق (علیه السلام) مى‌‏فرمايد:

فاطمه (سلام الله علیها) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در اين دنيا بودند و حزن و شدت برايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مى‌‏آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مى‏‌كرد و مسائلى از آينده نقل مى‏‌كرد.

ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده‌‏اى بوده است‏ يعنى رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياء عظام در باره كسى اين طور وارد شده باشد. … مساله آمدن جبرئيل براى كسى يك مساله ساده نيست، خيال نشود كه جبرئيل براى هر كسى مى‌‏آيد و امكان دارد بيايد، اين يک تناسب لازم است ‏بين روح آن كسى كه جبرئيل مى‌‏خواهد بيايد و مقام جبرئيل كه روح اعظم است، چه ما قائل بشويم به اين كه قضيه تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه روح اعظم خود اين ولى است ‏يا پيغمبر است، او تنزيل مى‏‌دهد او را و وارد مى‏‌كند تا مرتبه پايين، يا بگوييم كه خير، حق تعالى او را مامور مى‏‌كند كه برو و اين مسايل را بگو… تا تناسب ما بين روح اين كسى كه جبرئيل مى‏‌آيد پيش او و بين جبرئيل كه روح اعظم است نباشد، امكان ندارد اين معنا، و اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياء درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عيسى و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است… در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضايلى كه براى حضرت زهرا ذكر كرده‌‏اند، با اين كه آنها هم فضايل بزرگى است، اين فضيلت را من بالاتر از همه مى‌‏دانم،… و اين از فضايلى است كه مختصات حضرت صديقه (سلام الله علیها) است. (19)

 

ز) صحيفه فاطميه

نتيجه رفت و آمدهاى بسيار جبرئيل و گفتگوى با فاطمه زهرا، جمع مطالبى در مجموعه‌‏اى شد كه صحيفه فاطميه خوانده مى‌‏شد.

حضرت امام(رحمت الله علیه):

ما مفتخريم كه ادعيه حيات‌‏بخش كه او را قرآن صاعد مى‏‌خوانند از ائمه معصومين ما است، مناجات شعبانيه امامان و دعاى عرفات حسين بن ‏على (عليهما السلام)، و صحيفه سجاديه اين زبور آل محمد و صحيفه فاطميه كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضيه است، از ما است. (20)

در ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيه‏‌اى كه واقع مى‌‏شده است، مسائل را ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، كاتب وحى بوده است‏ح ضرت امير، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است - و البته وحى به معناى آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم - كاتب وحى حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. (21)

و شايد يكى از مسائلى كه گفته است راجع به مسائلى است كه در عهد ذريه بلند پايه او حضرت صاحب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است، براى او ذكر كرده است، كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمى‏‌دانيم، ممكن است. (22)

 

4 - پرورش يافتگان مكتب حضرت زهرا (سلام الله علیها)

امام (رحمت الله علیه):

مكتبى كه مى‌‏رفت‏ با كجروي‌هاى تفاله جاهليت و برنامه‏‌هاى حساب شده احياى ملى‏‌گرايى و عروبت‏ با شعار “لا خبر جاء و لا وحى نزل‏ ” محو و نابود شود و از حكومت عدل اسلامى يک رژيم شاهنشاهى بسازد و اسلام و وحى را به انزوا كشاند كه ناگهان شخصيت عظيمى كه از عصاره وحى الهى تغذيه و در خاندان سيد رسل محمد مصطفى و سيد اولياء على مرتضى تربيت در دامن صديقه طاهره بزرگ شده بود قيام كرد و با فداكارى بى ‏نظير و نهضت الهى خود واقعه بزرگى را به وجود آورد كه كاخ ستمكاران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد. (23)

اين خانه كوچك فاطمه (سلام الله علیها) و اين افرادى كه در آن خانه تربيت‏ شدند كه به حسب عدد، چهارپنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمت‌هايى كردند كه ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است. (24)

زنى كه در حجره‌‏اى كوچك و خانه‌‏اى محقر، انسان‌هايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملكوت اعلى مى‏‌درخشيد، صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقرى كه جلوه‏‌گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. (25)

در ناحيه معنويات آن قدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتى‏‌ها هم به آن نمى‌‏رسيد و در جنبه‌‏هاى تربيتى آن قدر بوده است كه هر چه انسان مى‌‏بينند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست. (26)

زنى كه دخترش در مقابل حكومت‌هاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند. (27)

 

5 - لزوم تشكيل حكومت اسلامى

حضرت امام (رحمت الله علیه):

ما براى اين كه وحدت امت اسلام را تأمين كنيم، براى اين كه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولت‌هاى دست‌‏نشانده آنها خارج و آزاد كنيم راهى نداريم جز اين كه تشكيل حكومت ‏بدهيم … چنان كه حضرت زهرا سلام الله عليها در خطبه خود مى‌‏فرمايد كه امامت ‏براى حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است. (28)

 

6 - حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگوى زندگى

امام (رحمت الله علیه):

الگو حضرت زهرا است، الگو پيغمبر اسلام است. (29)

ما بايد تبعيت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار دهيم. (30)

ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما، از مردانشان، بلكه همه، از همه آنها، آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنت الهى. (31)

اين خاندان … براى ملت‏ها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسانى كه مى‌‏خواستند مستضعفين را از بين ببرند. (32)

خطبه فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در مقابل حكومت و قيام اميرالمؤمنين و صبر اميرالمؤمنين و … و فداكارى دو فرزند عزيزش … اسلام را زنده كردند و براى ما و شما برادرهاى عزيز الگو شدند … ما هم الگوى آنها را، تبعيت از آنها را مى‏‌پذيريم. (33)

همه بايد به او (حضرت زهرا سلام الله عليها) اقتدا كنيم و همه بايد دستورمان از اسلام را به وسيله او و فرزندان او بگيريم و همان طورى كه او بوده است، ‏باشيد. (34)

 

7 - ميلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)

تا توجه به آنچه تا به حال بيان شد به اين نتيجه مى‌‏رسيم كه الگويى براى زنان مسلمان مناسب‌‏تر و ارزشمندتر از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نمى‌‏توان پيدا كرد و بنابراين روز ولادت آن حضرت، بهترين انتخاب به عنوان روز زن خواهد بود.

حضرت امام (رحمت الله علیه):

اگر روزى بايد روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است. (35)

روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براى انتخاب روز زن است، به ملت ‏شريف ايران، خصوصا زنان محترم تبريک و تهنيت عرض مى‏‌كنم. (36)

مبارک باد بر ملت عظيم‌‏الشان ايران به ويژه زنان بزرگوار، روز مبارک زن، روز شرافتمند عنصر تابناكى كه زيربناى فضيلت‌هاى انسانى و ارزش‌هاى والاى خليفة الله در جهان است. (37)

براى زنها كمال افتخار است كه روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار داده‌اند، افتخار است و مسؤوليت. (38)

 

8 - حكم اهانت‏ به حضرت فاطمه (سلام الله علیها)

روز شنبه 8 بهمن‏1367، از صدا و سيماى جمهورى اسلامى، مصاحبه‌‏اى با برخى خانم‌ها پيرامون زن و الگوى زنان پخش شد از آن جمله، يكى از خانم‌ها در باره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مطلبى قريب به اين مضمون گفت كه “فاطمه زهرا تعلق به چهارده قرن قبل داشته‌‏اند و ما زنان امروز بايد طبق زمان خود زندگى كنيم‏ ” روز بعد حضرت امام (رحمت الله علیه) در باره پخش اين گونه مصاحبه‌‏ها در نامه‌‏اى به مدير عامل وقت صدا و سيما، چنين مرقوم داشتند:

با كمال تأسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد، فردى كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مى‌‏گردد و دست‏‌اندكاران آن تعزير خواهند شد، در صورتى كه ثابت‏ شود قصد توهين در كار بوده است‏ بلاشک فرد توهين‏ كننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اين‏ گونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدى مسؤولين بالاى صدا و سيما خواهد شد، البته در تمامى زمينه‌‏ها قوه قضاييه اقدام مى‌‏نمايد. ” (39)

 

9- ناتوانى از درک و ترسيم شخصيت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

امام (رحمت الله علیه):

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنى كه افتخار خاندان وحى و چون خورشيدى بر تارک اسلام عزيز مى‌‏درخشد، زنى كه فضايل او همطراز فضايل بى ‏نهايت پيغمبر اكرم و خاندان عصمت و طهارت بود، زنى كه هر كس با هر بينش در باره او گفتارى دارد و از عهده ستايش او برنيامده، كه احاديثى كه از خاندان وحى رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده و دريا را در كوزه‌‏اى نتوان گنجاند و ديگران هر چه گفته‏‌اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او، پس اولى آن كه از اين وادى شگفت درگذريم! (40)

 

پي‌نوشت‌ها:

1 - صحيفه نور، ج‏16، ص 125، چاپ وزارت ارشاد اسلامى.

2- همان، ج‏6، ص‏187.

3- همان، ج 12، ص 72.

4- همان، ج 14، ص 201.

5- همان، ج‏19، ص 278.

6- همان، ج‏6، ص 194.

7- همان، ج‏6، ص 185.

8 و 9 - همان.

10 - آداب الصلوة، ص‏347 چاپ آستان مقدس رضوى. براى اطلاع از مطالبى در باره اسم اعظم به تفسير دعاى سحر امام خمينى، ص‏123 تا 158، انتشارات نهضت زنان مراجعه شود.

11- به گفتار علامه امينى در باره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ص‏39 و107 مراجعه شود.

12- ولايت فقيه، ص 58، انتشارات آزادى قم.

13و14 - صحيفه نور، ج‏6، ص 185.

15- همان.

16- آداب الصلوة، ص‏356.

* حضرت باقر(علیه السلام) مى‌‏فرمود: خانه على و فاطمه حجره رسول الله است و سقف خانه‌‏شان عرش رب ‏العالمين است و در عمق خانه‌‏هاشان شكافى است، رو باز تا عرش كه معراج وحى است و فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت و هر چشم به هم زدن بر آنان با وحى فرود مى‏‌آيند و دسته‏‌هاى فرشتگان از هم گسيخته نمى‏‌شود، دسته‌‏اى فرود مى‏‌آيند و دسته‌‏اى بالا مى‏‌روند. و همانا خداى تبارک و تعالى براى ابراهيم (علیه السلام) از آسمانها پرده برداشت تا آن كه عرش را ديد و خداوند نور ديده او را نيرو بخشيد و همانا خداوند به نور ديده محمد و على و فاطمه و حسن و حسين نيرو بخشيد، آنان عرش را مى‏‌ديدند و سقفى براى خانه خودشان به جز عرش نمى‏‌يافتند، پس سقف خانه‌‏هاى آنان عرش رحمان است و معراج‌‏هاى ملائكه و روح در اين خانه‌‏ها است و با اذن پروردگارشان از هر امرى سلامت است، راوى گويد: گفتم: از هر امرى سلامت است؟ حضرت فرمود: به هر امرى. گفتم: اين چنين نازل شده؟ حضرت فرمود: آرى.

17- همان، آداب‏ الصلاة، پاورقى، ص‏357.

18- همان، ص 408.

19- صحيفه نور، ج‏19، ص 278.

20- همان، ج 21، ص 171 از وصيت نامه سياسى - الهى امام (رحمت الله علیه)

21 و 22 - همان، ج‏19، ص 278.

23- همان، ج 12، 181.

24- همان، ج‏16، ص‏167.

25- همان، ص 125.

26- همان، ج‏17، ص‏216.

27- همان، ج‏6، ص‏187.

28- ولايت فقيه، ص‏36.

29- صحيفه نور، ج‏7، ص‏17.

30 و 31 و 32 - همان، ج 5، ص‏283.

33- همان، ج‏16، ص‏67.

34- همان، ج‏19، ص 120.

35- همان، ج 12، ص 72.

36- همان، ج 14، ص 201.

37- همان، ج‏16، ص 125.

38- همان، ج‏19، ص 278.

39- همان، ج 21، ص‏76.

40- همان، ج 12، ص 72.

و پيام‌ها و سخنراني‌ها، ج 1، ص 68.

منبع: ماهنامه كوثر، شماره 8 (تنظیم و ویرایش : پایگاه راه برتر)

 نظر دهید »

حضرت زهرا (س)؛ الگویی برای همه‌ انسان‌ها

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

حضرت زهرا (س)؛ الگویی برای همه‌ انسان‌ها

گفتاری از حجت‌الاسلام فاضل حسامی

 
چرایی الگو بودن حضرت زهرا (س) و واکاوی ابعاد وجودی ایشان موضوعی است که حجت الاسلام و المسلمین حسامی، در یادداشتی شفاهی، به تبیین آن پرداخته‌اند که در ادامه آمده است:

ویژگی‌های فردی حضرت فاطمه (س)
نحوه‌ی ظهور نور حضرت زهرا در این جهان و به دنیا آمدن ایشان برای هیچ‌یک از اهل بیت رخ نداده است. این بزرگواران از یک عالم بالا بودند، از عرش بودند و برای زمینی شدن، هیچ‌کدام مراحلی را که حضرت زهرا (س) سپری نمود، طی نکردند. در مورد تولد ایشان چنین آمده است:
روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در «ابطح» نشسته بود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند بزرگ، بر تو سلام فرستاده است و مى‌‏فرماید: چهل شبانه‌‌روز از خدیجه کناره‏‌گیرى کن و به عبادت و تهجد مشغول باش. پیغمبر اکرم بر طبق دستور خداوند حکیم، چهل روز به خانه‏‌ى خدیجه نرفت و در آن مدت، شب‌‌ها به نماز و عبادت مى‌‏پرداخت و روزها روزه‌‏دار بود. توسط عمار براى خدیجه پیغام فرستاد که اى بانوى عزیز، کناره‏‌گیرى من از تو بدان جهت نیست که کدورتى داشته باشم، تو همچنان عزیز و گرامى هستى؛ بلکه در این کار از دستور پروردگار جهان اطاعت می‌‌کنم و خدا به مصالح آگاه‌‌تر است. اى خدیجه، تو بانوى بزرگوار هستى که خداوند، در هر روز چندین مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خویش مباهات مى‌‏کند. شب‌‌ها درب خانه را ببند و در بستر استراحت کن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در این مدت در خانه‌‏ى فاطمه، دختر اسد، خواهم ماند. خدیجه بر طبق دستور رسول خدا رفتار کرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خویش و اندوه تنهایى مى‏‌گریست. چون چهل روز بدین منوال سپرى شد، فرشته‌‏ى خدا فرود آمد. غذایى از بهشت آورد و عرض کرد امشب از این غذاهاى بهشتى تناول کن. رسول خدا با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار کرد. هنگامی که برخاست تا آماده‌‏ى نماز و عبادت شود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد:
اى رسول گرامى خدا، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه‏ى خدیجه حرکت کن؛ زیرا خدا اراده نموده است که از صلب تو فرزند پاکیزه‏اى بیافریند. پیغمبر اکرم با شتاب رهسپار خانه‏‌ى خدیجه شد.
خدیجه مى‌‏گوید: در آن شب، طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت کرده بودم. ناگهان صداى کوبیدن در بلند شد. گفتم: کیست؟ که جز محمد (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) کسى سزاوار نیست درب این خانه را بکوبد. آهنگ دلنشین پیغمبر بگوشم رسید که فرمود: باز کن، محمد هستم. شتابان در را باز کردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نکشید که نور فاطمه (علیها السلام) از صلب پدر به رحم مادر وارد شد.(1)      
در این مورد، چند نکته قابل تأمل است: اول اینکه اعتکاف چهل‌‌روزه‌ی حضرت در خانه فاطمه بنت اسد و شب زنده‌‌‏دارى و روزه‌‌‏هاى مکرر و کناره‏‌گیرى از مردم و از همسر بزرگوارش خدیجه، شباهتى به دوران آغازین نزول وحى و روزهاى نخستین قبل از بعثت داشت. در آن ایام، آماده‌ی پذیرش تحفه‌‌ی الهى بود که به‌‌زودى منشأ پیدایش امامت و ولایت مى‌‏شد؛ او ریشه‌ی اصلى درخت نبوت بود.
دوم آنکه حضرت سنت و روش همیشگى خود را در هنگام افطار ترک کرده و آن غذا را به خود اختصاص داده بودند و دیگران را از ورود به آن خانه منع کرد و نکته‌ی دیگر اینکه پیامبر سنت خود را در تطهیر و وضو گرفتن به هنگام ورود به خانه و آماده شدن براى نماز قبل از خوابیدن ترک کرد که این رها کردن سنت جاریه دلالت بر اهمیت آن موضوع دارد.
نکته‌ی دیگر در مورد شخصیت حضرت آنکه در حدیثی از امام باقر (ع) در تفسیر آیه‌ی شجره‌ی طیبه در قرآن کریم «الشجرةُ الطیبه رسول الله صل الله علیه و آله و سلم» آمده است: ‏الشَّجَرَةُ الطَّیِّبَةُ رَسُولُ‏ اللَّهِ ص وَ فَرْعُهَا عَلِیٌّ ع وَ عُنْصُرُ الشَّجَرَةِ فَاطِمَةُ ع وَ ثَمَرَتُهَا أَوْلَادُهَا وَ أَغْصَانُهَا وَ أَوْرَاقُهَا شِیعَتُهَا این درخت پیغبر است، ساقه‌ی این درخت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب است و «عنصر الشجره» ریشه‌ی شجره‌ی پیغمبر، فاطمه‌ی زهراست (ریشه و اساس فاطمه است) میوه‌های این درخت فرزندان او و برگ‌های آن شیعیان هستند.(2)
در روایتی آمده است: «قال ان الله تبارک و تعالی اُمَهِّرَ فاطمه ربع الدنیا»(3) برای ازدواج حضرت فاطمه (س) یک چهارم دنیا مهر ایشان شد. از امام حسن عسکری (ع) نیز نقل شده «نحن حجج الله علی خلق» ما حجت‌های خدا بر مردم هستیم و مادرمان زهرا (سلام الله علیها) حجت خدا برماست.  
 
حضرت زهرا (س) چه شباهت‌هایی با امام زمان (عج) دارد؟
اولین نکته‌ای که خیلی واضح است و در روایات و در لسان عامه‌ی مردم بیان می‌شود، نسبتی است که همه‌ی مردم به امام زمان می‌دهند؛ یعنی «مهدی فاطمه». این یک اصطلاح ذوقی نیست، بلکه در روایاتی که از پیغمبر در معرفی امام زمان نقل شده دائماً آمده است: «مهدی مِن عترتی مِن وُلدِ فاطمه» (مهدی پسر من است از نسل من است از بچه‌های فاطمه).
در اینجا یک سؤال مطرح است: چرا می‌گویند «مهدی فاطمه» چرا نمی‌گویند «مهدی علی»، چرا نمی‌گویند «مهدی حسین»؟ نکته‌ای که در این مورد وجود دارد آن است که مهدی فاطمه (عج) دلخوشی فاطمه‌ی زهراست و اساساً یکی از فلسفه‌های وجودی امام زمان دل خوش کردن فاطمه (س) بوده است. این مسئله در چندجا اتفاق افتاده است. یکی در زمان رحلت پیغمبر بود؛ وقتی پیغمبر در بستر بیماری بودند، حضرت زهرا (س) خیلی رقیق‌القلب و ناراحت از بی‌حرمتی‌هایی که اتفاق افتاده بود خدمت پیامبر رسیدند؛ پیامبر خطاب به ایشان وعده‌ی آن را دادند که حضرت مهدی (عج) از فرزندان ایشان خواهند بود. داستان ولادت امام حسین (ع) نیز جز این مصداق است. وقتی ایشان به دنیا آمدند جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول‌الله خدا به تو تبریک می‌گوید اما «قتلوا و عطشانا» پیغمبر گریست سپس جبرئیل ادامه داد یا رسول‌الله این پیام را به فاطمه نیز برسان. پیغمبر پیام را به حضرت رساندند. حضرت گریه و بی‌تابی کردند و فرمودند اگر قرار است امت این‌چنین بیچاره شود، من نمی‌خواهم. پیامبر در پاسخ فرمودند: خداوند در عوض مهدی را از نسل تو قرار داده است و این‌چنین حضرت آرام شدند. بین حضرت زهرا و امام زمان (عج) ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا امام زمان مایه‌ی خشنودی قلب حضرت زهرا (س) است.
ارتباط دیگر امام زمان با وجود حضرت زهرا بحث الگو بودن است. در قرآن، اسوه‌ی حسنه بودن دو بار مطرح شده است؛ یکی پیرامون شخص پیغمبر است، سوره‌ی احزاب آیه‌ی 21 «لقد کان رسول‌ا… اسوه حسنه» و دیگری سوره‌ی ممتحنه «قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم والذین معهوا» ابراهیم و کسانی که با ابراهیم هستند آن‌ها هم اسوه‌ی حسنه هستند. اینکه امام زمان می‌گویند مادرم زهرا اسوه‌ی حسنه‌ی من است، نه از این جهت که پیغمبر اسوه‌ی حسنه‌ی من نیست، بلکه از این جهت است که زهرا (س) جان پیغمبر است.
در روایت آمده است شبیه‌ترین فرد به پیغمبر حضرت فاطمه (س) است. رضای پیغمبر در رضای فاطمه است. همان‌طور که رضای خدا هم در رضای پیغمبر است. پیغمبر به سلمان فرمود: «یا سلمان! ابنتی فاطمه ملأها و جوارحها ایماناً و مشامشها» سلمان! خدا چنان ایمانی به دخترم فاطمه داده، به قلب و جوارحش، حتی تا مغز استخوانش، که او را خالی می‌کند از هر چه غیر خداست.
در تربیت هم باید از ایشان الگو گرفت؛ زمانی پیش آمد که در خانه‌ی علی (ع) چیزی برای خوردن پیدا نمی­شد. علی ابن ابیطالب رفت و 3 صاع گندم از یک یهودی قرض گرفت؛ یعنی مسلمانان از کمک به حضرت دریغ کردند و حال آنکه فاطمه زهرا برای همین مردم نیز دعا می‌کردند. در دامان چنین مادری، فرزندی (امام حسن) به دنیا می‌آید و تربیت می‌شود که وقتی فردی نزد ایشان آمد و شروع به فحاشی کرد با او مهربانی کردند و فرمودند: اهل شام هستی، در اینجا کسی را نداری، حالا بیا برویم خانه‌ی ما، لباس‌هایت را عوض کن، یک غذایی بخور، رفیق نداری؟ خودم رفیقت می‌شوم.
یکی از شباهت‌های امام زمان با حضرت زهرا مربوط به حقیقت شب قدر است. امام صادق (ع) فرمودند: شب قدر فاطمه‌ی زهراست. کسی شب قدر را درک نمی‌کند، مگر آنکه فاطمه را بشناسد. در زمان ما شب قدر از آن امام زمان (عج) است. بنابراین کسی در شب قدر به معرفت امام زمان نمی‌رسد مگر با معرفت فاطمه‌ی زهرا؛ خیلی ارتباط نزدیک است.

شب قدر منزلتش مخفی است، منزلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم مخفی است. شب قدر تبلیغ امور می‌شود و یک بحث مفصلی دارد که ملاک حق و باطل با حضرت زهراست. دلیل آن هم رضایت خدا در گرو رضایت فاطمه است؛ یعنی رضایت با رضایت زهرا. خط‌کش اندازه‌گیری رضایت خدا رضایت حضرت زهراست که تفریق امور انجام می‌شود. ظرف نزول وحی است. در روایت داریم هیچ پیغمبری، هیچ نبی به نبوت نرسید مگر اینکه اقرار به فضل فاطمه‌ی زهرا کرد.
یک‌سری شباهت‌هایی هم بین حضرت زهرا و حجت‌بن الحسن در اسامی وجود دارد. روایت داریم 9 اسمی که خدا برای حضرت زهرا انتخاب کرد؛ این 9 اسم غیر از فاطمه، که البته این اسم هم با تعبیر شب قدر ایشان هم سنخیت دارد؛ تمام اسم‌ها مصداقش برای امام زمان هم وجود دارد؛ مثلاً روایت داریم که سیده النساء لقب حضرت زهراست، سیدالخلق هم لقب امام زمان است، امام رضا (ع) فرمودند: طاهره، طاهر، مبارک، مبارکه، زکیه، زکی، طیبه، طیب، مطهره، مطهر، تقیه، تقی، محدثه و محدث. این‌ها همه مشترک است بین حضرت زهرا و حضرت مهدی (عج).
جلوه‌ی وجودی حضرت زهرا محبتش طبیعی و تکلیفی نیست، قرآن می‌فرماید: «لو کنت غلیظ‌ القلب لنفضوا من حولک»  پیغمبر اگر تو غلیظ‌القلب باشی؛ یعنی تو در قلبت محبت نداشته باشی، هیچ‌کس اطرافت جمع نمی‌شود. قرآن می‌گوید اگر در قلبت محبت نبود، از تو دور می‌شدند نه رفتار محبت‌آمیز؛ این خیلی نکته‌ی مهمی است. فکر نکنید اگر ما رفتارمان رفتار محبت‌آمیز باشد، افراد جذب خواهند شد. باید از عمق وجود دوست داشت. باید از عمق وجود مهربان بود و این مهربانی فقط با اتصال به حضرت حق ایجاد می‌شود. اینکه توصیه شده است کسی که از تو قطع کرد با او رابطه برقرار کن، به کسی که به تو بدی کرد خوبی کن، بر چه مبنایی است؟ مبنای خدا، یعنی تنها کسی می‌تواند رفتار بد را با رفتار خوب پاسخ بدهد که متصل به بی‌نهایت باشد و الا جواب نفسانی خواهد داد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) متصل به بی‌نهایت بود. فرزندان ایشان هم همین طور هستند. امام زمان منتقم هست، ولی مهربان است.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین.
2. همان.
3. الأمالی للطّوسی، ص 668.
منبع: برهان

 نظر دهید »

درآمدی بر زیرساخت جامعه فاطمی برای تحقق دولت مهدوی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

درآمدی بر زیرساخت جامعه فاطمی برای تحقق دولت مهدوی


مقدمه
شخصیت حضرت زهرا (س) نه در بین زنان که در بین تمامی انسان ها یک شخصیت برجسته و ممتاز است. آن حضرت دارای فضایل بی همتا و فراوانی است که موجبات عشق و دلدادگی اشرف مخلوقات، رسول خدا (ص) را به وی فراهم می ساخت به طوری که آن حضرت در گفتار و رفتار فاطمه (س) را بسیار تکریم می نمود. هنگامی که فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص) می آمد، رسول خدا (ص) به ایشان خوش آمد می گفت، دستان او را می بوسید و او را در جای خود می نشاند.1 او محبوب ترین اشخاص نزد رسول خدا (ص) بود: «کانت احبُّ اَهلِهِ اِلیه».2
خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید:
«لولاك لما خلقت الأفلاك و لولا عليٌّ لما خلقتك و لولا فاطمة لما خلقتكما»
ای رسول اگر تو نبودی افلاک (آسمان‏ها، كرات، مدار سيارات) را خلق نمی کردم، و اگر علی نبود تو را خلق نمی کردم و اگر نبود فاطمه تو و علی را خلق نمی کردم».3
تمامی فضایل و کرامات در وجود حضرت فاطمه زهرا (س) است و توصیف شخصیت وجودی آن بانوی معصوم امکان ‌پذیر نیست، چرا که حضرت زهرا (س) مانند ستاره‌ ای درخشان در عالم بشریت می ‌درخشد و بزرگ ‌ترین افتخار برای بانوان و زنان مسلمان این است که حضرت فاطمه زهرا (س) را الگوی عملی خود قرار دهند. حضرت فاطمه زهرا (س) بهترین الگو برای زنان امروزی در زمینه های علم و دانش، حجاب و حیا، ازدواج و معیارهای انتخاب همسر، فنون همسرداری و تربیت فرزند، کمک به اقتصاد خانواده، حضور زن در عرصه اجتماع و سیاست و سخنوری است. به عبارت دیگر حلقه وصل تمام امت تا قیامت به حضرت فاطمه زهرا (س) است، حضرت زهرا (س) از حلم حسن (ع)، شجاعت حسین (ع)، عبادت سجاد (ع)، مآثر باقریه، آثار جعفریه، علوم کاظمیه، حجج رضویه، جود تقوی، نقاوت نقویه، هیبت عسکریه و سایر فضائل برجسته ائمه اطهار (ع) برخوردار است. همه ائمه (ع) خود حجت حق بر روی زمینند اما حجت خدا بر خود را حضرت زهرا (س) بیان نموده اند. فاطمه (س)، استمرار اسوه حسنه است و این است رمز و راز آن که سیره فاطمه برای همه امامان از نسل او، اسوه، حجت می گردد: «نحن حجه الله علی الخلق و فاطمه حجه علینا» یعنی: ما (امامان معصوم) حجت خداوند بر مردمان هستیم و فاطمه، حجت (خداوند) بر ما.4
اسوه گری سیره فاطمه (س) چنان در اوج یگانگی است که مولای عدل گستر ما –که جهانی چشم انتظار اوست تا ظهور نماید و الگوی همگان در تمام ابعاد وجودی انسان گردد- فاطمه (ع) را اسوه نیکوی زندگانی خویش معرفی می فرماید: «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه: همانا در دختر رسول خدا برای من الگویی شایسته وجود دارد».5 درواقع نورانیت زمین و آسمان از حضرت فاطمه زهرا (س) است و این نور می‌تواند هدایتگر باشد و به سعادت فردی و جمعی منجر شود.
یکی از رویکردهایی که به اشتباه به تفکر شیعه نسبت داده می‌شود، این است که مخاطب پیام حضرت فاطمه (س)، تنها زنان می باشند؛ درحالی‌ که مردان نیز مخاطب فرهنگ فاطمی هستند. با وجود مورد مخاطب قرار گرفتن مردان و زنان در فرهنگ فاطمی، زنان نقش مهم‌تری در بسط و اعتلای جامعه فاطمی از طریق ترویج صحیح ارزش‌های اسلامی و فاطمی در راستای تحقق دولت مهدوی دارند. تمسک جستن به زندگی فاطمی در تمامی مسائل از جمله مسائل اجتماعی، فردی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نجات بخش انسانها است.
براین اساس هدف این نوشته درآمدی بر زیرساخت جامعه فاطمی برای تحقق دولت مهدوی است.


جامعه فاطمی
جامعه فاطمی جامعه ای است که تمامی صفات و فضایل حسنه حضرت زهرا (س) در آن نمود می یابد. یکی از ویژگی های مهم جامعه فاطمی محور قرار گرفتن مفهوم «خانواده» است. در جامعه فاطمی خانواده از اهمیت والایی برخوردار است. خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای بنیادین اجتماعی در جامعه فاطمی نقشی تعیین کننده دارد. بررسی زندگی حضرت زهرا (س) نشان می دهد که خانواده حضرت متشکل از پدر (پیامبر اکرم (ص))، همسر (حضرت علی (ع)) و فرزندان (امام حسن و امام حسین) بود. به عبارت دیگر پیرامون حضرت زهرا (س) چهار مرد وجود داشت که حضرت می بایست این زندگی را مدیریت می کرد. کانون ارتباطات این خانواده حضرت زهرا (س) است. خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی، مهمترین سلول اجتماع، هسته آمال سیاسی و کانون نظام اقتصادی است و در خانواده محور «زن» است. به عبارت دیگر جامعه فاطمی «خانواده محور» است.
خانواده از دیرباز تا کنون با تحولات گسترده ای روبه رو شده است. یکی از معروف ترین و در عین حال قدیمی ترین اشکال خانواده با عنوان خانواده گسترده (سنتی قبیله ای) تعبیر می شود. این شکل از خانواده متشکل از پدر، پدربزرگ، مادر، مادربزرگ، فرزندان و … در یک مکان با هم زندگی می کردند؛ بود. با ورود مدرنیته و صنعتی شدن زندگی افراد و از بین رفتن زندگی کشاورزی این شکل از خانواده کم کم از بین رفت و شکل جدیدی از خانواده با عنوان «خانواده هسته ای» که متشکل از پدر، مادر و فرزندان است؛ به وجود آمد. در این شکل از خانواده سرای سالمندان، مهدکودک ها نمود بیشتری می یابند و پدر و مادر بیشتر اوقات خود را در بیرون از خانه می گذرانند. در نوع سوم از اشکال خانواده که با عنوان خانواده تک والدینی تعبیر می شود؛ فرزند یا با مادر و یا با پدر خود زندگی می کند. در نوع چهارم، خانواده با انحطاط گسترده تری روبه رو می شود و تقریباً از پدر، مادر و فرزند خبری نیست.
خانواده نقش مهم و کلیدی در عرصه اجتماع دارد و زن نیز در خانواده نقش اساسی و مهم ایفا می کند. هر چه پیوند خانوادگی محکمتر و گسترده تر باشد پیوندهای اجتماعی نیز از انسجام بیشتری برخوردار خواهد بود. از این رو تحقق جامعه فاطمی به استحکام خانواده به عنوان روح بنیادین جامعه بستگی دارد. در این میان نقش زن به عنوان محور خانواده اهمیتی چندان می یابد.
دولت مهدوی که جامعه آینده است؛ تأمین کننده اهداف همه انبیا و امامان است. نکته مهم این دولت این است که جامعه مهدوی خانواده محور است و زن در خانواده محور است. الگوی خانواده دولت مهدوی به مانند جامعه فاطمی الگوی خانواده حضرت زهرا سلام الله علیها خواهد بود.
مبنای جامعه فاطمی و دولت مهدوی خانواده است. کانون این اجتماع خانواده و کانون خانواده زن متدین خواهد بود (منشأ صلاح و فساد هر جامعه زن آن جامعه است). در چنین خانواده ای سرمایه اجتماعی و روابط عاطفی به اوج خود خواهد رسید. به عبارت دیگر بقاء جامعه و خانواده با سرمایه اجتماعی است و سرمایه اجتماعی تنها در جامعه فاطمی و دولت مهدوی قابل تولید است. مهم ترین وظیفه زنان در عصر غیبت، منتظرپروری است. زنان باید برای بسترسازی ظهور به تأمین و تربیت نیرو پرداخته و در مرحله بعد برای یاری امام بکوشند. زنان برای انجام این رسالت باید به اهمیت خانواده، کارکردهای خانواده و سازوکارهای تربیت نسل منتظر واقف باشند. چرا که نسل منتظر و ولایی در یک خانواده سالم و مستحکم تربیت می شود.
در جامعه فاطمی مادر بودن و زن بودن از اعتبار و ارزش برخوردار است و هیچ کس از نقش هایی که دارد نارضایتی ندارد و همین مسأله باعث می شود هرکس وظایف نقوشی را که برعهده دارد، به درستی انجام دهد.
یکی دیگر از شاخصه های جامعه فاطمی نوع ازدواج حضرت زهرا (س) است. ازدواج حضرت زهرا (س) و ارتباط ایشان بسیار ساده و به دور از ظواهر دنیایی بود. در جامعه فاطمی زنان و دختران می بایست به مانند حضرت ازدواج ساده را الگو قرار دهند.
زن نقش تربیت تمامی اعضای خانواده را دارد. الگوپذیری از شیوه های تربیتی حضرت زهرا (س) نقشی مهمی در رشد و تعالی خانواده و در ابعاد کلان در جامعه دارد. به عبارت دیگر زن مربی جامعه است.
از دیگر مسائل درس‌ آموز حیات حضرت فاطمه (س)، مسأله همسرداری و خانه‌ داری اوست. حضرت زهرا (س) در دو بازه زمانی (دوران طفولیت و خانه پدری، دوران همسرداری و خانه امیرالمومنین (ع)) نقش مهمی از زندگی مبتنی بر اهداف و مقاصد انسانی و الهی را ایفا کردند.
از دیگر ویژگیهای برجسته حضرت زهرا (س) می توان به زهد و تقوا و سیر و سلوک حضرت اشاره کرد. حضرت همواره دیگران را مقدم بر خودشان می دانستند و همراه در دعاهای خود ابتدا برای دیگران طلب گشایش و خیر می کردند. ایشان به مانند پدر نگران دیگران بودند. در جامعه فاطمی باید به مانند حضرت زهرا عمل نمود.
یکی از عالی ترین جلوه های حضرت زهرا (س) و جامعه فاطمی ولایت مداری است. آن حضرت در طول عمر خود از هرآنچه داشتند برای دفاع از ولایت استفاده می کردند. بی شک پیروی همه جانبه از ولایت در عصر غیبت، زمینه های تحقق دولت مهدوی را فراهم می سازد.
عفاف ودیعه‌ای مقدس و موهبتی الهی است و به واسطه آن زنان می توانند در جامعه دوشادوش مردان در جهت تحقق «جامعه‌ای فاطمی» در راستای نیل به «دولتی مهدوی» گام بردارند. عفاف و حجاب، نشان دهنده تقویت ایمان، حاکمیت ارزشهای انسانی و حفظ حریم زن و مرد است و عدم رعایت آن شدیدترین ضربات را بر پیکر اخلاق و معنویت در جامعه وارد می کند. از آنجا که رعایت عفاف و حجاب، در سلامت و پاکی جامعه مؤثر است و بنیان خانواده را تحکیم می بخشد و بستر لازم را برای تربیت صحیح نسل امروز و فردای جامعه فراهم می کند، لذا رعایت این مساله یکی از وظایف شرعی، قانونی و اجتماعی است و این ویژگی در جامعه فاطمی و دولت مهدوی نمود عینی می یابد.
در جهان امروز، جامعه مسلمانان به عنوان دومين جامعه بزرگ مذهبى است كه بيش از 1/5 ميليارد عضو دارد كه روزبه روز در حال گسترش است و زنان نيز بيش از نيمى از اين جامعه را تشكيل مى ‏دهند. در چنين جامعه ‏اى، شناخت الگوى راستين براى زنان مسلمان مى ‏تواند تأثير شگرفى بر جاى بگذارد. يكى از بزرگ ‏ترين درس ‏هاى عملى از حضرت زهرا عليهاالسلام حضور فعال در صحنه‏ هاى اجتماعى ـ سياسى با حفظ عفت و حجاب و ارزش‏ هاى وجودى زن است كه در انقلاب اسلامى، جلوه يافت و الگويى براى زنان مسلمان در سطح جهان گرديد. تأسى به اسوه و الگوى برتر زنان جهان، حضرت زهرا عليهاالسلام، گامى نوين و حرفى نو مطرح ساخت كه زن مسلمان در اقصا نقاط جهان، از آسيا تا آفريقا، از اروپا تا آمريكا، مى‏ تواند با تكيه بر الگوى عملى فاطمى، به خودباورى و احياى هويت اسلامى دست يازد؛ همچنان كه زنان مسلمان در سطح جهان با احياى عزت اسلامى و مبارزه با ساختارهاى موجود و جنبش‏ هاى فمنيستى و قوانين موجود در جهت تثبيت ارزش‏ هاى زن مسلمان گام برداشتند.6
جامعه فاطمی می بایست در تمامی امور سبک زندگی حضرت زهرا (س) را سرلوحه خود قرار دهد تا زمینه های بروز و ظهور قیام مهدوی و دولت مهدوی فراهم شود؛ چرا که در دولت مهدوی تمامی ویژگیهای جامعه فاطمی بروز می یابد و به عبارتی حضرت مهدی (عج) قیام فاطمی را به سرمنزل مقصود می رساند. و چه زیبا و دلنشین مقام معظم رهبری7 بیان نمودند: «زنان مسلمان در زندگى شخصى، اجتماعى و خانوادگى خود بايد زندگى حضرت فاطمه عليهاالسلام را از جهت خردمندى، فرزانگى و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصميم‏ گيرى ‏هاى عظيم اجتماعى، خانه دارى، همسردارى و تربيت فرزندان صالح از زهراى اطهر عليهاالسلام پیروى كنند؛ زيرا زندگى آن بانوى بزرگ اسلام نشان مى دهد كه زن مسلمان براى ورود در صحنه سياست و ميدان كار و تلاش و نيز ايفاى نقش فعال در جامعه همراه با تحصيل، عبادت، همسردارى و تربيت فرزندان مى تواند پيرو فاطمه زهرا (ع) باشد و دخت گرامى پيامبر عظيم الشأن الهى را الگوى خود قرار دهد».


نتیجه گیری
•در جامعه فاطمی و دولت مهدوی می بایست اصالت خانواده حفظ شود و از هر کاری که سبب تزلزل آن می‏ گردد، پرهیز گردد. اعتدال در زندگی و کوشش در اجتناب از افراط و تفریط، موجبات فروریختن بنیان خانواده را فراهم می کند.
•مشارکت آگاهانه زنان در ارتقای جایگاه عفاف و حجاب و تربیت نسل فهیم و متعهد دو نقش مهم و اساسی دیگر زنان در جامعه فاطمی و دولت مهدوی است.
•در جامعه فاطمی و دولت مهدوی می بایست جایگاه و کرامت زن تبیین شود و نگاه ابزاری به زن به نگاه ارزشی و شایسته سالاری تغییر یابد.
•فاطمه ‌شناسی و تبیین سبک زندگی فاطمی ضرورت جامعه امروزی است و در این خصوص بایستی طرح‌ها و برنامه‌های فرهنگی با نگرشی جامع اجرا شود، زیرا هر جامعه‌ای نیاز به الگو دارد و بهترین الگو، حضرت فاطمه زهرا (س) است.


پاورقی
1- محمدی، رمضان (1389)، «امامت در اندیشه و کلام حضرت فاطمه زهرا (س)»، سایت جهاد دانشگاهی.
2- همان.
3- گرامى، محمدعلى (1374)، حديث «لولا فاطمه …»، انتشارات دفتر حضرت آية اللّه العظمى محمدعلى گرامى، چاپخانه اعتماد.
4- رستمی، محمدحسن، شادکام، هادی (1390)، «فاطمه زهرا الگوی بصیرت در ولایتمداری»، مجله منهاج، سال هفتم، شماره دوازدهم.
5- همان.
6- نيكوبرش راد، فرزانه (1384)، «فاطمه زهرا (عليهاالسلام) الگوى مبارزه سياسى زن امروز»، ماهنامه بانوان شيعه، شماره 4.
7- بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 1372/9/17.

 

 نظر دهید »

مهدی(عج) غایت کوثر فاطمه(س)

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

مهدی(عج) غایت کوثر فاطمه(س)
جریان امر امامت اهل‌بیت علیهم‌السلام از نسل رسول گرامی اسلام(ص) و ختم آن به ظهور حضرت مهدوی(عج) یکی از مهم‎ترین مصادیق کوثریت فاطمه زهراست که از سوره مبارکه کوثر استنباط می‌شود.
 
سوره کوثر یکی از مهم‎ترین منابع اثبات جریان امر امامت اهل‌بیت علیهم‌السلام از نسل رسول گرامی اسلام(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) و نیز مهم‎ترین منبع اثبات موضوع مهدویت است، بنابراین در این سوره بین موضوع «کوثریت فاطمه(س)» و «مهدویت» ارتباط زیادی وجود دارد.

خداوند در آیه اول این سوره، خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر؛ ما به تو کوثر عطا کردیم» می‎توان گفت یکی از بهترین مصادیق خیر کثیری که خداوند به رسول گرامی اسلام(ص) عطا کرد، حضرت فاطمه سلام‌الله علیها و سلاله پاک ایشان، یعنی اهل‌بیت علیهم‌السلام است که در این بین حضرت مهدی(عج) به عنوان منجی عالم و آدم از ویژگی خاصی برخوردار است و این موضوعی بود که حضرت زهراء سلام‌الله علیها سال‌ها قبل از پدر بزرگوار خود شنیده و نیز شاهد آن بودند.

در روایتی از سلمان فارسی آمده است هنگامی که رسول خدا(ص) در بستر رحلت قرار گرفت، حضرت زهراء سلام‌الله علیها بسیار اندوهگین بود و زمانی که نزد حضرت آمد، اشک از گونه‎های ایشان جاری شد. اما پیامبر گرامی اسلام(ص) برای اینکه به حضرت زهراء سلام‌الله علیها دلداری دهند، وی را نسبت به برخی موضوعات آینده آگاه کرد و فرمود: «تو اول کسی هستی که به من ملحق می‎شوی؛ وَ أَنْتِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِی» و در ادامه ضمن اینکه بشارت به حضور امامان(ع) داد، فرمودند: «وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَهْدِیُ‏ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ سوگند به کسی که جانم دست اوست، مهدی این امت کسی است که زمین را پر از قسط و عدل می‎کند، همانطور که از ظلم و جور پر می‎شود» و بعد با دستان مبارکشان به سوی امام حسین علیه‌السلام اشاره کردند و فرمودند: «مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ» یعنی مهدی(عج) از ایشان (امام حسین (ع) و فرزندانش) است. (کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص565)

بنابراین بهترین مصداق «کوثر»، حضرت فاطمه(س) و فرزندان مطهر ایشان است، زیرا به حق می‎توان گفت اهل‌بیت علیهم‌السلام در هر زمان و مکانی چشمه خیرات و برکات و کشتی نجات بشریت و حضرت مهدی(عج) نیز عامل ارتقای عالم و آدم به بهترین جایگاه‎های الهی هستند؛ در دعا می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ‏ الْحَیَاة؛ سلام بر تو ای کشتی نجات و ای چشمه زندگی».

 

حضرت فاطمه کوثر
جریان امر امامت اهل‌بیت علیهم‌السلام از نسل رسول گرامی اسلام(ص) و ختم آن به ظهور حضرت مهدوی(عج) یکی از مهم‎ترین مصادیق کوثریت فاطمه زهراست که از سوره مبارکه کوثر استنباط می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا سوره کوثر یکی از مهم‎ترین منابع اثبات جریان امر امامت اهل‌بیت علیهم‌السلام از نسل رسول گرامی اسلام(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) و نیز مهم‎ترین منبع اثبات موضوع مهدویت است، بنابراین در این سوره بین موضوع «کوثریت فاطمه(س)» و «مهدویت» ارتباط زیادی وجود دارد.

خداوند در آیه اول این سوره، خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرماید «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَر؛ ما به تو کوثر عطا کردیم» می‎توان گفت یکی از بهترین مصادیق خیر کثیری که خداوند به رسول گرامی اسلام(ص) عطا کرد، حضرت فاطمه سلام‌الله علیها و سلاله پاک ایشان، یعنی اهل‌بیت علیهم‌السلام است که در این بین حضرت مهدی(عج) به عنوان منجی عالم و آدم از ویژگی خاصی برخوردار است و این موضوعی بود که حضرت زهراء سلام‌الله علیها سال‌ها قبل از پدر بزرگوار خود شنیده و نیز شاهد آن بودند.

در روایتی از سلمان فارسی آمده است هنگامی که رسول خدا(ص) در بستر رحلت قرار گرفت، حضرت زهراء سلام‌الله علیها بسیار اندوهگین بود و زمانی که نزد حضرت آمد، اشک از گونه‎های ایشان جاری شد. اما پیامبر گرامی اسلام(ص) برای اینکه به حضرت زهراء سلام‌الله علیها دلداری دهند، وی را نسبت به برخی موضوعات آینده آگاه کرد و فرمود: «تو اول کسی هستی که به من ملحق می‎شوی؛ وَ أَنْتِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِی» و در ادامه ضمن اینکه بشارت به حضور امامان(ع) داد، فرمودند: «وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَهْدِیُ‏ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ سوگند به کسی که جانم دست اوست، مهدی این امت کسی است که زمین را پر از قسط و عدل می‎کند، همانطور که از ظلم و جور پر می‎شود» و بعد با دستان مبارکشان به سوی امام حسین علیه‌السلام اشاره کردند و فرمودند: «مِنْهُمُ الْمَهْدِیُّ» یعنی مهدی(عج) از ایشان (امام حسین (ع) و فرزندانش) است. (کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏2، ص565)

بنابراین بهترین مصداق «کوثر»، حضرت فاطمه(س) و فرزندان مطهر ایشان است، زیرا به حق می‎توان گفت اهل‌بیت علیهم‌السلام در هر زمان و مکانی چشمه خیرات و برکات و کشتی نجات بشریت و حضرت مهدی(عج) نیز عامل ارتقای عالم و آدم به بهترین جایگاه‎های الهی هستند؛ در دعا می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا عَیْنَ‏ الْحَیَاة؛ سلام بر تو ای کشتی نجات و ای چشمه زندگی».

 نظر دهید »

سیره فاطمی؛ الگوی تربیت نسل منتظر/مادر محبت به امام زمان(عج) را در فرزندان نهادینه کند

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

سیره فاطمی؛ الگوی تربیت نسل منتظر/مادر محبت به امام زمان(عج) را در فرزندان نهادینه کند 
خبرگزاری شبستان: کارشناس و مدرس مباحث مهدوی گفت: فرزندی که اهل دین باشد، اگر جنبه های مهرورزی و رحمه للعالمین بودن امام زمان(عج) را به وی ارائه کنیم، شیفته ایشان و مشتاق ظهور می شود بنابراین خانواده ها باید این شوق را در دل فرزندان قرار دهند.
  

حجت الاسلام محمد ابراهیمی، کارشناس و مدرس مباحث مهدوی در گفت و گو با خبرنگار مهدویت خبرگزاری شبستان که به مناسبت ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا(س) انجام شد، با اشاره به رویکردها و ویژگی های تربیت فرزند حضرت فاطمه(س) اظهارداشت: مهمترین و بارزترین ویژگی حضرت زهرا(س) در طول دوران زندگی شان، رویکرد تربیت فرزند است و این عملکرد ایشان که امام زمان(عج) به عنوان الگوی خوب از مادرشان نام می برند، می تواند در دوران کنونی برای ما نیز الگویی مهم باشد.

 

ایجاد روحیه توحید در فرزندان؛ اولین ویژگی تربیتی حضرت زهرا(س)

وی با اشاره به اینکه اولین ویژگی و رویکرد تربیتی حضرت زهرا(س)، ایجاد روحیه توحید در فرزندان است، اظهارداشت: ایشان به شکل مناسبی حضرات امام حسن و امام حسین(ع) را مقید به دین و عبادت می کنند که می تواند الگوی راه همه مسلمانان و شیعیان باشد که یکی از نمونه های رفتاری ایشان برای مقید کردن فرزندان در انجام تکالیف دینی، این است که دست فرزندان را می گرفتند و با هم برای اقامه نماز جماعت به مسجد می رفتند و بعد از نماز نیز در مسجد، از سخنرانی و بیان حدیث حضرت رسول (ص) استفاده می کردند.

 

دعا برای دیگران و نوع دوستی؛ دومین مولفه تربیتی حضرت زهرا(س)

ابراهیمی با بیان اینکه آموزش دعا برای دیگران و نوع دوستی دیگر مولفه تربیتی حضرت زهرا(س) برای فرزندان بود، افزود: ایشان نوع دوستی، حس دیگر دوستی و دعا برای دیگران را به فرزندان خود آموزش می دادند و الگویی در این زمینه برای فرزندان بودند تا به فکر دیگران باشند و حتی آنان را نسبت به خود، ارجح تر بدانند.

 

آموزش تقید به انجام تکالیف دینی؛ سومین محور تربیتی حضرت زهرا(س)

این کارشناس مرکز تخصصی مهدویت با بیان اینکه آموزش تقید به انجام تکالیف دینی و مسائل عبادی دیگر محور تربیتی حضرت زهرا(س) برای فرزندان بود، گفت: مشهور است که حضرت زهرا(س) در شب های قدر، حضرات امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را بیدار نگه می داشتند و حتی در وعده شام خوراک کمتر به آنان می دادند تا بدن سبک باشد تا بتوانند بیدار بمانند یا حتی اگر خواب آنها را می گرفت، آب بصورت آنان می ریختند تا بیدار بمانند و از فضیلت های آن شب، استفاده لازم را ببرند.

وی با اشاره به اینکه این رفتار الگویی برای ماست تا بتوانیم فرزندان را مقید به انجام تکالیف دینی کنیم، تصریح کرد: امروزه شاید بیدار ماندن شب ها و عبادات خاص سخت باشد اما حداقل می توانیم فرزندان را همراه خود به مراسم های دینی ببریم و بطور مثال در مراسم های عزاداری این ایام فاطمیه شرکت کنند تا روحیه خداپرستی، توحید و تقید به مسائل دینی در آنها شکل گیرد.

 

راه تربیت فرزند منتظر و یار امام زمان(عج)

ابراهیمی ادامه داد: امام صادق(ع) می فرماید؛ «ما فرزندانمان را به خواندن نماز امر می کنیم» و در بعد تربیتی حضرت زهرا(س) نیز اینگونه بود که فرزندان را دیندار و مقید به انجام تکالیف دینی تربیت می کردند و ما نیز در عصر غیبت باید بدانیم فرزندی که اهل دین باشد، اگر جنبه های مهرورزی و رحمه للعالمین بودن امام زمان(عج) را به وی ارائه کنیم، شیفته ایشان و مشتاق ظهور می شود بنابراین خانواده ها باید نهاد این شوق را در دل فرزندان قرار دهند تا در نهایت فردی منتظر و یار امام زمان(عج) شود.

 

زمان آموزش آموزه های مهدوی به فرزندان

این کارشناس و مدرس مباحث مهدوی در پاسخ به این سوال که برای تربیت نسل مهدوی از رویکردهای تربیتی حضرت زهرا(س) چه درس هایی می توان گرفت، افزود: در ضرب المثل ها داریم که فرزند چون نهالی است که در سنین کودکی، می توانیم آموزش های لازم را به وی دهیم و اوج سن تربیتی فرزند نیز از نظر روانشناسان 2 تا 6 سال و پیش از ورود به مدرسه است، بنابراین در این زمان، باید فرزند را با آموزه های مهدوی آشنا کرد.

وی ادامه داد: در زمینه آشناسازی کودکان با آموزه های مهدوی، قطعا نباید روایات و احادیث خاص و ثقیل را به کودک ارائه کرد بلکه با استفاده از روش های هنری مانند قصه گویی، شعرخوانی، نقاشی های مهدوی و … باید کودک را با آموزه های مهدوی آشنا کرد و در این مسیر نیز خانواده ها باید به تشویق بپردازند، حضرت زهرا(س) نیز در نوازش و محبت های خود، فرزندان را به پدرشان مشتاق می کردند و در مورد شخصیت پدرشان مطالبی را ارائه می کردند و خود نیز به عنوان الگوی عملی، به دفاع از ولایت پرداختند و فرزندان را نیز برای این امر تربیت کردند.

 

تمسک به جلوه های تربیتی حضرت زهرا(س)، راهی برای تربیت یاری امام زمان(عج)

ابراهیمی با اشاره به اینکه با تمسک به این جلوه های تربیتی حضرت زهرا(س) می توانیم فرزندان را برای انتظار و یاری امام زمان(عج) تربیت کنیم، افزود: فرزند بعد از ورود به مدرسه و آشنایی با دیگر کودکان، بیش از 40درصد موقعیت تربیتی از دست می رود و باید پیش از این دورانف صورت گیرد و در کنار بازی ها و آزادی های خاص کودکانه، آنها را با آموزه های دینی و مهدوی آشنا کنیم و یا حتی پیش از خواب، به قصه گویی پیرامون مباحث مهدوی برای آنها بپردازیم.

این کارشناس مرکز تخصصی مهدویت در پاسخ به این سوال که هم اکنون در دوران غیبت امام زمان(عج) و در دوران زعامت نایب عام حضرت و ولی فقیه هستیم، چگونه می توان فرزندانمان را براساس سیره حضرت زهرا(س) مدافع ولایت تربیت کرد، افزود: بهترین راهکار در این زمینه، توجه و مطالعه والدین نسبت به تاریخ انقلاب و کتاب های موجود در این زمینه است تا بتوانند برای کودکان قصه هایی از دوران پیروزی انقلاب و دفاع مقدس بیان کنند و بصورت هنری آنان را با این مسائل آشنا کنند.

وی با بیان اینکه دلیل غیبت امام زمان(عج) را باید برای کودکان و فرزندان شرح داد، افزود: پس از شرح این علل باید شرایط غیبت را بیان کرد و پس از آن بحث نایب عام حضرت و ولی فقیه را مطرح کرد که در این دوران سکاندار و سرپرست دین هستند.

ابراهیمی با اشاره به اینکه حضرت زهرا(س) به روش های قصه گویی، آموزه ها را آموزش می دادند، افزود: ما نیز باید در شرایط غیبت، از این روش، برای آشناسازی فرزندانمان با مباحث دینی استفاده کنیم و این نکته را آموزش دهیم که در عصر غیبت، ولی فقیه راه ارتباط با امام زمان(عج) است

 نظر دهید »

ابعاد زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها و سبک زندگی فاطمی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

ابعاد زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها و سبک زندگی فاطمی

1.سیره معنوی وعبادی

اولین نكته‌ای كه در زندگی آن حضرت وجود داشته و بر اساس اصول اسلامی است، رسیدن به كمال است.اسلام، دنیا و رفاه مادی را اصل نمی‌داند، بلکه آنهارا زمینه‌ساز رسیدن انسان‌ها به كمال حقیقی می‌شمارد. زندگی دائمی و سعادت حقیقی، در سرای آخرت است. بنابراین تمام احكام اجتماعی و سیاسی اسلام و نظام‌هایی که ایجاد كرده، برای این است كه انسان‌ها به آن كمال حقیقی و كمال معرفتی دست پیدا كنند.

حضرت زهرا (س)در عمر کوتاه خود، بر اساس شرایط روزگار،در تنگناهای بسیاری قرار گرفتند. با وجوداین سختی‌ها كه گاه قهری بود و گاه انتخاب خود ایشان،وبا داشتن چند فرزند و زندگی پرمشغله و پركار،و افزون بر اینها غیبت فراوان امیرالمؤمنین (ع)در خانه به دلیل حضور در جنگ‌ها، عبادت و معنویات در زندگی حضرت بسیار پررنگ است.

ما دو نوع عبادت را در زندگی حضرت می‌بینیم؛ عبادت‌هایی مثل نماز كه نیاز به فراغت از امور زندگی داشت و نمازهای خاصی به نام نماز حضرت صدیقه طاهره مشهور شده كه ساعتی وقت می‌برد. این نمازها که از حضرت بر جای مانده، نشان می‌دهد که حضرت در عین رسیدگی به امور زندگی، فرصتی به این عبادت‌ها اختصاص می‌دادند؛ چنان‌که امام حسن(ع) از نماز شب و شب‌زنده‌داری‌ها و عبادت‌های طولانی مادرش گزارش داده است. همچنین حسن بصری ـ كه بعضاً به اشتباه گمان می‌کنند امام حسن (ع) بوده است ـ می‌گوید حضرت صدیقه آن‌قدر به عبادت می‌ایستاد كه پاهایش ورم می‌کرد. طولانی‌ترین تعقیب‌ها در نماز نیز از حضرت صدیقه طاهره نقل شده استکه برخی تعلیم پیامبر (ص) به ایشان است و برخی را خود حضرت انشا فرموده‌اند.این تعقیبات، مضامین و نكات بسیار ناب توحیدی و معرفتی در بر دارد و توجه به معاد و یاد مرگ و ترسیم حالات سکرات مرگ و احوال قیامت، در آنها بسیار برجسته است. همچنین با وجود منابع محدود، از آن حضرت دعاهای بسیاری به ما رسیده است.

نوع دیگر از عبادت ایشان، با كار و مشغله‌های زندگی قابل جمع است؛ مانند تلاوت قرآن که در زندگی حضرت پررنگ است و از آن به عنوان یکی از سه محبوب خود در این دنیا یاد می‌كند. در گزارشی آمده است كه سلمان خدمت حضرت رسول رسید و اظهار شگفتی کردكه دیده است حضرت فاطمه در حالی که كار می‌كرد، قرآن نیز تلاوت می‌فرمود. همچنین حضرت روزه‌های مختلف و مستحبی می‌گرفت. از دیگر عبادت‌های حضرت، برنامه منظم هفتگی برای زیارت قبور، به ویژه قبر حمزه سیدالشهداء بود.

نكاتی كه از سیره عبادی حضرت نقل شد، خود، یک الگو وسبک زندگی است که بیان می‌دارد در کنار انجام وظایف خانه و مسئولیت و مشغله‌های زندگی، چه مقدار باید روزانه به عبادت پرداخت.

2. سیره حضرت در خانه

زن در خانه سه وظیفه اساسی دارد:

1.همسرداری؛
2. خانه‌داری؛
3.تربیت فرزندان.

در هر یك از این وظایف، نكاتی ارزشمند و تربیتیاز حضرت به دست ما رسیده است. در بحث‌ همسرداری و احترام به همسر،در سیره حضرت می‌بینیم که ایشان گشاده‌رویی را دروازه ورود به بهشت برای مؤمن ذكر می‌كند ( بحار ج 72 ص 401)و در رفتار با همسرشنیز به سخن خود عمل می‌کند.(بحار ج 3 ص 117 ) در محضر پدرش، با ابراز محبت به حضرت امیر (همسرش)، او را با احترام یاد می‌كند و بهترین یاور و بهترین همسر معرفی می‌كند. در مقابل، حضرت امیر نیز می‌فرمود:«هرگاه به فاطمه نگاه می‌كنم، همه دردها و رنج‌ها و غصه‌ها را از یاد می‌برم». (كشف الغمه، ج1، ص 373 ) در لحظه‌های ناگوار زندگی هم این نوع جملات تكرار می‌شود.

ابن فتال نیشابوری می‌گوید حضرت صدیقه، حضرت امیر را (متناسب با شرایطی که در آن بودند) با كلمات محبت‌آمیز یا عنوان پسر عم(در محفل خصوصی) و با تعابیر محترمانه (نزد عموم) یاد می‌كرد. (روضه، ص 151) برای مثال در نزد پدرش، از همسر خود با عنوان«علی» و نزد مردم با كنیه «ابالحسن» یا القاب دیگر از ایشان یاد می‌كند؛ چراكه جامعه عرب ذكر نام را خلاف عرف می‌دانستند.(فرات كوفی،تفسیر، ص 83 ) به هر حال، متناسب باشرایط، نوع خطاب و یادكرد تغییر می‌کرد. اینها نكته‌های ظریفی از زندگی ایشان است که همسران در زندگی خانوادگی باید از آن حضرت بیاموزند.

حضرت به اقتضای شرایط آن روز جامعه و نیز موقعیت خود،از زیورآلات گران‌قیمت استفاده نمی‌کردند؛ اما حداقل آراستگی را كه برای زن در خانه لازم است، رعایت می کردند؛ مانند استفاده از عطر.(صدوق، امالی، ص41 و 42)در این‌باره نیز داستان معروفی درباره ایشان نقل شده كه نکته تربیتی ـ اجتماعی دارد؛ داستان پوشش آن حضرت در برابر فرد نابینا؛هنگامی كه پیامبر (ص) سؤال می‌كنند چرا خودت را در برابر یک نابینا می‌پوشانی، می‌فرمایند: او مرا نمی‌بیند، ولی بوی مرا استشمام می‌كند و این حجاب برای این است كه آن بو را حس نكند. این داستان از تأثیر روانی خاصی سخن می‌گوید که بی‌حجابی زن حتی در برابر نامحرم ممکن است بر جای گذارد.

همچنین در بعضی از گزارش‌ها آمده كه حضرت از برخی زیورآلات مثل گوشواره و مانند اینها استفاده می‌كردند. (همان، ص 552)

بحث دیگر در سبک تعامل با همسر درزندگی حضرت زهرا (س)، اطاعت از همسر است. ایشان می‌گوید من به توصیه پدرم همواره عمل كردم كه فرمود: «از همسرت اطاعت كن و از او چیزی نخواه كه در توانش نباشد». در اواخر عمر خود نیز فرمود:«من همواره سعی كردم این نكته را در زندگی‌ام رعایت كنم و به آن پایبند باشم». حضرت امیر هم می‌فرمود:«هیچگاه ندیدم آن حضرت كاری كند که مرا خشمگین و دل‌آزرده كند».

گفتنی است که اطاعت صدیقه طاهره از امیرمؤمنان و همراهی با ایشان، الزاماً از آن باب نبود كه همسرش،امام بود و علم غیب داشت؛ بلکه قبول این زندگی دو طرفه و مدیریت زندگی از جانب حضرت امیر بوده كه این همراهی را ایجاد می‌كند.

نكته بعدی هم تناسب درخواست‌هاست. حضرت فرمودند:«این توصیه را همواره از پیامبر دارم كه از پروردگار خود حیا می‌كنم چیزی از همسر بخواهم كه در توانش نباشد». (امالی صدوق، ص 616 )
با مرور زندگی حضرت درمی‌یابیم که ایشان در نبود حضرت امیر، همواره در مسائل اقتصادی به حداقل‌ها اکتفا می‌کردند.

در بحث تربیت فرزند نیزحضرت چند نکته را هنگام انتخاب همسر به عنوان مقدمه این بحث رعایت كرد؛ چرا که در روایت داریم برای فرزندان و نسل آینده‌تان، شخص مناسب را به همسری انتخاب كنید.در روایات بیش از مسائل ظاهری و مادی در انتخاب همسر، بر اخلاق و معنویت و ایمان و طهارت و پاكی نسل زن ومرد تأکید شده است. حضرت صدیقه خواستگاران متعددی از بزرگان و اشراف داشت، اما ایشان با معیارهایی که محوریت آنها ارزش‌های اخلاقی و معنوی بود و از گفت‌وگوی حضرت با پیامبر(ص) به دست می‌آید، حضرت امیر را انتخاب كرد كه جوانی با توان ضعیف اقتصادی بود.

جوانان ما نیز در انتخاب همسر باید از این شیوه و معیارها الگوبرداری كنند كه معیار انتخاب همسر،فقطامور ظاهری یا مالی نیست، بلکه معیار، ارزش‌های معنوی و اخلاقی است.

در باب تربیت فرزند، نکاتی در روایات مطرح شده که بخش عمده آنها توصیه‌های پیامبر(ص) به دختر بزرگوارش، حضرت فاطمه است؛ از جمله آداب شب ازدواج، مقدمات انعقاد نطفه و آداب پیش از آن، انتخاب اسم، عقیقه كردن، اذان در گوش خواندن و … .

التزام و توجه به این امور، یک سبک و روش زندگی و برخاسته از نوعی نگرش به زندگی است.

در بحث پرورش جسمی کودک هم روایتی داریم که حضرت التزام داشتند فرزندان از شیر مادر استفاده كنند(مكارم الاخلاق، ص 117) و غذای فرزند را بر غذای خود مقدم می‌داشتند و سعی می‌كردند تا حد امکان، فرزندان را سیر كنند. در زمان بیماری فرزندان نیز با دلسوزی‌های مادرانه، برای بهبود آنها نذر می‌کردند و روزه می‌گرفتند.

در بحث تربیت روحی و عاطفی فرزندان و شفقت و مهربانی مادر به آنها، سلمان نقل می‌کند که به خانه فاطمه(س) رفتم و دیدم که حضرت مشغول آسیاب كردن است و طفل ایشان گریه می‌کند. عرض کردم: چرا از فضه کمک نمی‌گیرید؟ فرمود: امروز نوبت استراحت ایشان است. سلمان گوید: حضرت آنقدر آسیاب كرد كه خون دستش بر دسته آسیاب جاری شد و به سنگ آسیاب رسید. عرضه داشتم: من بروم بچه را ساكت كنم؟ حضرت فرمود: تو بیا آسیاب كن و من به بچه رسیدگی می‌كنم. من مادرم و به فرزندم مهر‌بان‌تر هستم. یعنیحضرت هنگامی که میان بچه‌داری و كار خانه تعارض ایجاد شد و ناچار بود كه یكی را انتخاب كند، رسیدگی به فرزند را انتخاب می‌كند و می‌فرماید: «انی ارفق؛ من مهربان‌ترم به این بچه».(چند نكته در این روایت وجود دارد كه در دلایل امامت طبری ص 140 آمده است)

 

3.سیره فرهنگی وسیاسی

در سیره فرهنگی و سیاسی حضرت داریم كه آن خطبه‌های معروف فدکیه را در مسجد خواندند. یا زمانی كه به زیارت قبور شهدای اُحد می‌رفتند، شخصی از حضرت پرسید كه چرا شوهرت قیام نكرد و حکومت را نگرفت؟ آنجا حضرت غدیر را یادآوری کردند و فرمودند: «مَثَل الإمام مَثَل الكعبة»؛ دیگران باید به سوی امام بیایند، نه اینکه او به سمت مردم برود. همچنین روایت شده است که شخصی خدمت حضرت رسید و گفت: هدیه‌ای از پدرت به من بده. حضرت به خادم فرمود پوستینی را که حدیثی از پیامبر بر آن نوشته شده بود، بیاورد. خادم گفت پوستین گم شده و آن را پیدا نمی‌کند. حضرت فرمود: برو وآن را پیدا كن؛ «فإنّها تَعدل عندی حسناًوحسیناً». این روایت، بیانگر یك آموزه دینی درباره ارزش معارف نبوی ودینی است؛ و این سخن مادر حسن و حسین (عما) وسخن حجت خداست که مبالغه نمی‌كند.

با وجود این نمونه‌ها از فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی حضرت، زمانی که پیامبر (ص) تقسیم وظایف فرمود و فاطمه(س) را مسئول کارهای درون خانه وخانه‌داری و حضرت علی(ع)را مسئول كارهای بیرون منزل کرد، ایشان اظهار خوشحالی و رضایت می‌كند. (مجلسی ، بحارالانوار 43، ص 81 )

به این ترتیب، حضرت زمانی كه وظیفه ایجاب می‌کرد، پرده‌نشین نبودو با حفظ حریم و رعایت شرایط، به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی می‌پرداخت.

نتیجه

با مطالعه ودقت در سیره آن حضرت، می‌توان در سبک و روش زندگی خود تجدیدنظر کرد و بر اساس آن جهان‌بینی و تفکر، برنامه‌ریزی کرد. در این سیره‌شناسی، میزان اهمیت مسائل مختلف مادی و معنوی در زندگی مشخص می‌شود. همچنین با ترویج مبانی فکری ایشان در مقام الگوی انسان کامل، می‌توان هدف صحیح را در زندگی ترسیم و در ابعاد مختلف از زندگی آن حضرت الگوبرداری کرد.

 نظر دهید »

دلایل حجیت سبک زندگی فاطمی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

دلایل حجیت سبک زندگی فاطمی

1. برخورداری از مقام انسان كامل و عصمت

انسان همواره کمال‌طلب ودر پی افراد صاحب کمال است. البته كمال انسان‌ها، كمال نسبی وگاه کاذباست، اما با همین وضعیت برای دیگران الگو می‌شوند وسبك زندگی آنها برای دیگران معیار به شمار می‌رود.در حالی که بهترین الگو برای همگان، کسانی هستند که به کمال حقیقی و به مقام انسان کامل رسیده‌اند.

عالمان شیعه(ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج8، ص 560) و حتی عالمان اهل سنت به صراحت اعلام کرده‌اند که بر اساس آیات قرآن، از جمله آیه 33 سوره احزاب (إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً) که معروف به آیه تطهیر است،حضرت صدیقه به مقام عصمت و انسان کامل دست یافته است. در تفاسیر مختلف،این آیه بر عصمت اهل‌بیت، از جملهحضرت فاطمه (س)دلالت دارد.

وقتی كه شخص به مقام انسان كامل رسید، در پرتو آن معرفت به عصمت می‌رسد. بسیاری از حكمای ما، مقام عصمت را یك مقام معرفتی تلقی می‌كنند؛ هرچند بین متكلمان، به ویژه اهل‌سنت و شیعه اختلاف نظر است كه آیا عصمت، قهری وجبری است یا اختیاری؟اما تعدادی از علمامعتقدند عصمت یك مقام معرفتی است که شخصبه دلیل كمال علم و معرفت، از خطا و گناهان به دور است. شخصی كه در این حد از مقام علم و معرفت باشد،بدون شکسبك زندگی او شایسته پیرویاست.

2. حجت بودن آن حضرت بر حجت‌های الهی

در احادیث مختلف از وجود مقدس پیامبر نقل شده است: «من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین، حجت‌های خدا بر خلقش هستیم».(صدوق، امالی، ص 194؛ در منابع دیگر هم این روایت آمده است) از جابر بن عبدالله انصاری نیز نقل شده است: «خداوند علی و همسر و فرزندان او را حجت بر خلق قرار داده و آنان درهای علم در میان امتند؛ هركس از آنان پیروی كند به راه راست هدایت یافته است». (همان:ص 73 و 74 )

پس حضرت صدیقه طاهره از كسانی است كه پیامبر(ص) به نص احادیث صحیح، ایشان را حجت بر مردم معرفی و به پیروی از آن حضرت توصیه فرموده است. در برخی روایات، او حجت بر ناس و حجت بر امت و در برخی دیگر، حجت بر حجج معرفی شده است. در احتجاج طبرسی حدیثی از حضرت حجت(عج) روایت شده است که می‌فرمایند: «وَ فِی‏ ابْنَةِ رَسُولِ‏ اللَّهِ (ص) لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة؛برای من در دختر رسول اكرم (س) اسوه حسنه است». (الاحتجاج، جلد 2، ص 279)

زمانی كه حضرت صدیقه،برای حضرت حجت كه تمام خداباوران منتظرند تا او بیاید و سبك صحیح زندگی را برای آیندگان به ارمغان بیاورد، اسوه حسنه است، برای دیگر افراد به طریق اولیحجت خواهد بود واز سبک زندگی ایشان باید پیروی شود.

3. علم لدنی

در جامعه، ازافراد و چهره‌های ماندگار در رشته‌های مختلف علمی قدرشناسی می‌شود وافکار و روش زندگی اینها به دیگران، به ویژه جوانان معرفی می‌‌گردد تا از آنها الگوبرداری کنند. حضرت فاطمه(س)علاوه بر داشتن عصمت و انسان كامل بودن، از علم لدنی نیز بهره‌مند بودند؛ چنان که مرحوم كلینی از امام باقر (ع)نقل کرده که می‌فرماید: «فَطَمَهَا اللَّهُ‏ بِالْعِلْم‏؛ خدا طینت و سرشت حضرت را با علم سرشت و از جهل دور كرد».(کافی، ج1، ص 460)

در کتاب خصال مرحوم صدوق نیز این حدیث آمده است: «عَلِیٌ‏ وَ فَاطِمَةُ بَحْرَانِ‏ مِنَ‏ الْعِلْمِ‏ عَمِیقَان‏؛{این دو وجود مقدس و مبارك}، دو دریای عمیق از علم هستند كه هیچ یك بر دیگری برتری و تجاوزی نخواهد داشت». (خصال صدوق، ص 65)

همچنین احادیث معتبری داریم كه حضرت، محدَّثه و مخاطب ملائكه الهی بود. در برخی از این احادیث، آمده است:« كَانَ‏ جَبْرَئِیلُ‏ یَأْتِیهَا…؛ جبرئیل خدمت حضرت می‌رسید». عبارت «كان جبرئیل یأتیها» بر استمرار این قضیه دلالت دارد؛ یعنی بعد از ارتحال وجود مقدس پیامبر(ص)، فرشتگان و جبرئیل پیوسته خدمت حضرت فاطمه (س) می‌رسیدند و از حوادث گذشته و آینده خبر می‌دادند. كاتب مذاكرات ایشان با فرشتگان، حضرت امیرالمومنین، علی (ع)بود كه از این کتاب به نام مصحف فاطمه یاد می‌شود.جالب اینكه در روایات مختلف،مصحف فاطمه یكی از منابع علم امامان معرفی شده است. (كلینی، کافی،ج1، ص 239 ـ 241)

علم فراوان حضرت که با مراجعه به خطبه معروف فدکیه و سایر احادیث و دعاهای برجای ‌مانده از ایشان مشهود است، یكی از معیارهای اسوه‌ بودن و لزوم مراجعه به سبك زندگی ایشان است.

4. سیدة النساء بودن

درباره حضرت مریم، آیاتی هست كه گواهی می‌دهد ایشان سیدةالنساء زمان خودش است؛اما در روایات آمده است که حضرت صدیقه طاهره برترین زن از اول عالم تا آخر آن است. سیدة النساء بودن، به نوعی برتری در معنویت و كمالات معنوی و علم مرتبط است؛ چنانکه درروایتی آمده: «كَانَ‏ أَعْلَمَهُم» و این را به فضایل اخلاقی و برتری علمی ربط داده‌اند.

5. وجوب اطاعت از آن حضرت

دلیل دیگر برای مراجعه به سیره آن حضرت، وجوب اطاعت از ایشان است. روایاتی داریم كه در آنها به اطاعت از ایشان امر شده‌ایم.در این روایات، پس از طرح بحث خلقت پیامبر (ص) وحضرت امیر و فاطمه (علیهما السلام) و آفرینش دیگر موجودات،آمده است: «خداوند اطاعت از ایشان را برای مخلوقات واجب كرد». (كلینی، کافی، ج1، ص 441)

پس به دلیل آنکه امر شده‌ایم از وجود مقدس پیامبر و حضرت امیرالمومنین و حضرت صدیقه طاهره (ع) اطاعت كنیم،باید به سبك زندگی ایشان مراجعه و زندگی خود را بر اساس زندگی آنان تنظیم ‌كنیم.
پس به این دلایل كه به اختصاربیانشد،سخنان و رفتار و سبک زندگی حضرت برای ما حجت و الگوست و برای ما مرجعیت دینی پیدا می‌كند و صلاحیت تفسیر و تبیین دین را دارد. كلمات ایشان، مبیّن دین است و سیره عملی، موضع‌گیری‌هاوسبک زندگی‌اش معیار تشخیص حق از باطل برای همه زنان و مردان است.

 

نمونه‌هایی از سبک زندگی فاطمی (س)در ابعاد مختلف

در آغاز خاطرنشان می‌شود كه به چند دلیل،در دستیابی به سیره حضرت فاطمه (س) با محدودیت منابع روبرو هستیم‌:

اول: به دلیل شرایط اجتماعی در جامعه آن روز عرب، به زنان كمتر توجه می‌شد و زنان فعالیت اجتماعی چندانی نداشتند. حضرت صدیقه هم به عنوان زن، با وجود حضرت امیر، محدودیت‌هایی برای خودشان قائل می‌شدند.

دوم: نکته مهم دیگر آنکه مقدار آثاری كه از افراد بر جای مانده، ارتباط تنگاتنگی با میزان حیاتشان بعد از وجود مقدس پیامبر (ص) دارد. در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) همه در شعاع وجود آن حضرت محو بودند؛نه خودشان عرض اندام می‌كردند و نه دیده می‌شدند؛ همه مستقیم از وجود مقدس پیامبر(ص) استفاده می‌كردند. اما هر چه از زمان پیامبر می‌گذشت، نیاز به مراجعه به دیگر صحابه و واسطه قرار دادن آنها برای دریافت دین بیشتر می‌شد و مردم راهی نداشتند مگر اینكه به صحابه مراجعه كنند تا به واسطه آنها با پیامبر و کلمات ایشان آشنا شوند.

از این‌رو بعد از پیامبر، نزدیکان حضرت و صحابه هر اندازه عمر طولانی‌تری داشتند، مجال بیشتری نیز برای نقل احادیث پیامبر (ص) یافتند.در حالی که حضرت فاطمه بعد از پیامبر اکرم، مدت بسیار کمی، حدود 75 یا 95 روز ادامه حیات داد.

سوم:درشرایط سیاسی آن روز مدینه، دغدغه سیاست‌مدارانمدینه، به دست آوردن حكومت و قدرت بود.حضرت نیز در این شرایط با یك موضع‌گیری سیاسی علیه حكومت وقت به شهادت رسید و به همین دلیل قبرش هم مخفی بود. احیای نام ایشان ملازم بود با احیای آثار ایشان که یك مخالفت سیاسی را در پی داشت. از سوی دیگر، احادیث ایشان، در طول زمان و به ویژه با ممنوعیت كتابت حدیث كه دو قرن برای همه احادیث اجرا گردید،به اندازه کافی منتشر نشده وبسیاری از آنها باقی نمانده است.

مجموعه این عوامل،سبب شده است که ازمقام والا و سخنان و زندگی ایشان منابع محدودی به دست ما برسد.

به هر حال، زندگی حضرت به چند بُعد تقسیم می‌شود:

1. بُعد معرفتی و معنوی(سیره عبادی)؛
2. بُعد سلوك ایشان در خانواده(سیره همسرداری، خانه‌داری وتربیت فرزند)؛
3. بُعد فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی (سیره فرهنگی)؛
4. بُعد فعالیت‌های سیاسی درباره اساس حكومت و بحث امامت(سیره سیاسی).

 نظر دهید »

سبک زندگی فاطمی در بیانات رهبر انقلاب

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

سبک زندگی فاطمی در بیانات رهبر انقلاب
فصل اول: رابطه با خدا/ حضرت زهرا(س) در نقش بندگی خدا

* درس زندگی حضرت زهرا برای ما

عزیزان من، جوانان عزیز! امروز در دوران جمهوری اسلامی این فرصت برای آحاد جامعه هست که درست حرکت کنند، درست زندگی کنند، مؤمنانه زندگی کنند، با عفّت زندگی کنند. درس زندگی صدّیقه‌ طاهره، فاطمه‌ زهرا(س) این است برای ما: تلاش، اجتهاد، کوشش، پاک زندگی کردن؛ همچنان‌که آن بزرگوار یکپارچه معنویّت و نور و صفا بود: الطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ [الرَّضیَّة] الزَّکیَة؛ پاکی و آراستگی و تقوا و نورانیّت آن بزرگوار، همان چیزی است که در طول تاریخ تشیّع بر معارف ما سایه‌افکن بوده است. بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهل بیت(ع) ۱۳۹۳/۰۱/۳۱

* اساس زندگی مؤمنانه صداقت در بندگی است

میخواهم عرض کنم که ارزش فاطمه‌ زهرا(س) به عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه‌ زهرا(س) نبود، او صدیقه‌ کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را می‌اندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ می شود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین» اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه‌ کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست.برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه‌ زهرا نتیجه‌اش باید این باشد. بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۴/۰۵/۰۵

* حضرت زهرا(س) اسوه عبادت و حق‌طلبی

ما باید راه فاطمه‌ زهرا (س) را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمی‌گوییم که «حتّی تورّم قدماها «این‌قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبه‌روز زیاد کنیم. مگر نمی‌گوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه‌ حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمی‌گوییم که یک‌تنه در مقابل جامعه‌ بزرگ زمان خود ایستاد؟ بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵

* ایثار و از خودگذشتگی در زندگی

مگر نمی‌گوییم که آن بزرگوار کاری کرد که سوره‌ دهر درباره‌ او و شوهر و فرزندانش نازل شد؟ ایثار نسبت به فقرا و کمک به محرومان، به قیمت گرسنگی کشیدن خود؛ «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه» (حشر: ۹) ما هم باید همین کارها را بکنیم. این نمی‌شود که ما دم از محبت فاطمه‌ی زهرا(س) بزنیم، در حالی که آن بزرگوار برای خاطر گرسنگان، نان را از گلوی خود و عزیزانش - مثل حسن و حسین(علیهماالسّلام) و پدر بزرگوارشان(ع) - برید و به آن فقیر داد؛ نه یک روز، نه دو روز؛ سه روز!

ما می گوییم پیرو چنین کسی هستیم؛ ولی ما نه فقط نان را از گلوی خود نمیبُریم که به فقرا بدهیم، اگر بتوانیم، نان را از گلوی فقرا هم میبُریم! این روایاتی که در باب علامات شیعه هست، ناظر به همین است؛ یعنی شیعه بایستی آن‌طوری عمل کند. ما باید زندگی آنها را در زندگی خود - ولو به صورت ضعیف - نمایش بدهیم. بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵

 

فصل دوم: مدافع ولایت/ حضرت زهرا (س) به‌عنوان عضوی از جامعه ولایی

* ایستادگی و موقع‌شناسی در سن جوانی

در قضیه‌ حضرت صدّیقه‌ی طاهره سلام‌الله‌علیها، نکات خیلی مهمّی وجود دارد؛ لیکن یک نکته که با وضع شما جوانان مؤمن و انقلابی تطبیق می‌کند، این است که همه‌ این افتخارات و کارهای بزرگ و مقامات عالیِ معنوی و دست‌نیافتنیِ آن انسان والا و آن زنِ بی‌نظیر تاریخ بشر و سیّده‌ زنان عالم، و ضمناً همه‌ی آن صبرها و ایستادگیها و موقع‌شناسیها و کلمات پرباری که در این زمانها از ایشان صادر شده است - همه‌ی این حوادث بزرگ - در دوران کوتاه جوانی این بزرگوار اتّفاق افتاده است. یک وقت این قضیه را به عنوان یک موضوع مرثیه‌سرایی مطرح می‌کنیم و می‌گوییم که این بزرگوار سنّ کمی داشتند یا جوان بودند، که این، موضوعِ مصیبت‌خوانی و مرثیه‌سرایی می‌شود. یک وقت این را به عنوان یک امر قابل تدبّر و حاوی درسها می‌دانیم و با این چشم نگاه می‌کنیم؛ آن وقت اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه ۱۳۷۶/۰۶/۲۶

* شبیه‌ترین شخص به رسول خدا

درباره‌ی فاطمه‌ زهرا سلام‌الله‌علیها، هرچه بگوییم، کم گفته‌ایم و حقیقتاً نمی‌دانیم که چه باید بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیّه‌ی حوراء، این روح مجرّد و این خلاصه‌ی نبوّت و ولایت برای ما پهناور و بی‌پایان و درک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می‌مانیم. اگر به کتابهایی که درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا(س) به‌وسیله‌ی محدّثین اهل سنّت نوشته شده است، نگاه کنید، روایات بسیاری را می‌بینید که از زبان پیغمبر صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم در ستایش صدّیقه‌ طاهره علیهاسلام صادر شده است و یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می‌کنند. این حدیث معروف از عایشه است که گفت: «والله ما رأیت فی سمته و هدیه اشبه برسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم من فاطمة»؛ هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره، سیما، درخشندگی و حرکات و رفتار، شبیه‌تر از فاطمه به پیغمبر اکرم ندیدم.» بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳

* اول دیگران بعد خودمان!

امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام می‌گوید: شبی - شب جمعه‌ای - مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوع فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، می‌گوید - طبق روایت - شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اماه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنی، الجار ثم الدار» «اول دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه‌ والاست. بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* دفاع عالمانه از ولایت

ایشان در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبه‌ای که فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده است، خطبه‌ای است که به گفته‌ی علامه‌ مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» این‌قدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهج‌البلاغه است. فاطمه‌ی زهرا(س) می‌رود در مسجد مدینه، در مقابل مردم می‌ایستد و ارتجالاً حرف می‌زند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبده‌ترین و گزیده‌ترین معانی صحبت کرده است. بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

 

فصل سوم. همسر امیرالمؤمنین(ع)/ حضرت زهرا (س) به‌عنوان همسر

* مهریه و جهیزیه ساده

در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه‌ زهرا سلام اللَّه علیها، با علی‌بن‌ابیطالب علیه‌الصّلاةوالسّلام، ازدواج می‌کند، آن مهریه و آن جهیزیه‌ی اوست؛ که همه شاید می‌دانید که با چه سادگی و وضع فقیرانه‌ای، دختر اول شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می‌کند. زندگی فاطمه‌ی زهرا(س) از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

ما باید شایستگی خود را ثابت کنیم. مگر نمی گوییم که جهیزیه‌ آن بزرگوار چیزهایی بود که انسان با شنیدن آنها اشکش جاری می شود؟ مگر نمی گوییم که این زن والامقام، برای دنیا و زیور دنیا هیچ ارزشی قائل نبود؟ مگر می شود که روزبه‌روز تشریفات و تجمل‌گرایی و زر و زیور و چیزهای پوچ زندگی را بیشتر کنیم و مهریه‌ی دخترانمان را زیادتر نماییم!؟ بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۰/۱۰/۰۵

* الگوی تعامل زن و شوهر

مگر هر کسی می‌تواند همسر امیرالمؤمنین باشد؟ عظمت علی آن‌گونه است که کوههای عظیم را در مقابل خود آب می‌کند. نَفْس همسری امیرالمؤمنین، یک نشانه‌ی بزرگ عظمت است؛ لیکن شما ببینید تعامل این زن و شوهر چگونه است و دو بزرگِ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف می‌زنند؛ چگونه زندگی می‌کنند؛ چگونه این زندگیِ الگو و نمونه‌ی تاریخ را اداره می‌کنند و چگونه هرکدام نقشی به عهده می‌گیرند! بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۷/۰۷/۱۹

* همسر رزمنده‌ای که دائما در جبهه است …

یک وقت انسان فکر می‌کند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمه‌ی زهرا(س) چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کرده‌اند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می‌ماند - این قدر جبهه وابسته‌ی به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبه‌راهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیده‌ایم… حقیقتاً زندگی فقیرانه‌ی محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم می‌کند.

ببینید انسان چقدر روحیه قوی می‌خواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچه‌ها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا(س) او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند. بیانات در دیدار جمعی از جوانان ۱۳۷۷/۰۲/۰۷

* زنی که شوهرش حتی یکبار از او نرنجید …

جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهداری بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود.

امیرالمؤمنین درباره‌ی فاطمه‌ زهرا(س) فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یک‌بار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یک‌بار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه‌ی زهرا سلام اللَّه علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام می‌گوید. بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* ازدواج در جامعه ما باید مثل ازدواج فاطمه‌ زهرا (س) باشد

ازدواجها در دوران انقلاب و به برکت آن آسان شد؛ چون تشریفات و سخت‌گیریها کم شد. نگذارید دوباره به خانه‌ اول برگردیم. پدران و مادران، نسبت به مقدّمات غیر لازمِ ازدواج سخت‌گیری نکنند؛ جوانان که سخت‌گیری‌یی ندارند. بگذارند ازدواج اسلامی انجام بگیرد. بگذارند ازدواج برای دختر مسلمان و زن جوانی که در محیط اسلامی است، مثل ازدواج فاطمه‌ی زهرا (س) باشد؛ ازدواجی با پیوند عشقی معنوی و الهی و جوششی بی‌نظیر میان زن و مرد مؤمن و مسلمان و همکاری و همسری به معنای واقعی بین دو عنصر الهی و شریف، اما بیگانه از همه‌ی تشریفات و زروزیورهای پوچ و بی‌محتوای ظاهری. این است ازدواج درست زن مسلمان و تربیت فرزند و اداره‌ی محیط خانه و البته اندیشیدن و پرداختن به همه چیز جامعه و دین و دانش و فعالیت اجتماعی و سیاسی. اسلام، این است. بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

 

فصل چهارم. ام ابیها/ حضرت زهرا (س) به‌عنوان دختر و مادر

* خدمت به پدر راهی برای کمال انسانی

مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدا می‌کند. یعنی به آنچه که از تلاش فاطمه‌ زهرا(س) ناشی می‌شود. مفت نمی‌دهند و بدون دلیل نمی‌بخشند. عمل انسان - در حد بالایی - در احراز فضایل و مناقب تأثیر می‌کند. دختری که در کوره‌ی گداخته‌ مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود. این دختر مثل یک فرشته‌ نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمل کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بر دوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود باز کرد. اینهاست آن ویژگی هایی که آدمی را به کمال می‌رساند. بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* تسلی‌بخش پیغمبر

شما ببینیدحضرت [فاطمه(س)] چگونه زندگی کرده است! تا قبل از ازدواج که دخترکی بود، با آن پدرِ به این عظمت کاری کرد که کنیه‌اش را امّ‌ابیها - مادرِ پدر – گذاشتند. در آن زمان، پیامبر رحمت و نور، پدیدآورنده‌ دنیای نو و رهبر و فرمانده‌ عظیم آن انقلاب جهانی - انقلابی که باید تا ابد بماند - در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بی‌خود که نمی‌گویند امّ‌ابیها! نامیدن آن حضرت به این کنیه، به دلیل خدمت و کار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مکّه، چه در دوران شعب‌ابیطالب - با آن‌همه سختیهاکه داشت - و چه آن هنگام که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت، در کنار و غمخوارِ پدر بود. دلِ پیغمبر در مدّت کوتاهی با دو حادثه‌ی وفات خدیجه و وفات ابیطالب شکست. به فاصله‌ی کمی این دو شخصیّت از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی کرد. فاطمه‌ی زهرا(س) در آن روزها قدبرافراشت و با دستهای کوچک خود غبار محنت را از چهره‌ی پیغمبر زدود. امّ‌ابیها؛ تسلّی‌بخش پیغمبر. این کُنیت از آن ایام نشأت گرفت. بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۷۳/۰۹/۰۳

* تربیت فرزندانی که الگوی بشریتند

زندگی فاطمه‌ زهرا(س) از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دختر کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد: فرزندانی تربیت می‌کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می‌کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می‌کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز می‌شود، دختر پیغمبر ذره‌ای از لذتهای دنیا و تشریفات و تجملات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد. عبادت فاطمه‌ی زهرا، سلام اللَّه علیها، یک عبادت نمونه است. بیانات در دیدار جمعی از زنان ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* تربیت نسل معرفت و معنویت

تطبیق سوره‌ کوثر با فاطمه‌ی زهرا (س) یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمه‌ی هدی ((ع))! عالم پُر است از نغمه‌های دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجره‌های پاک برخاسته؛ حسین‌بن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمه‌ی زهراست. بیانات‌ در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمه‌ی زهرا(س) ۱۳۸۶/۰۴/۱۴

 

فصل پنجم. الگوی زن مسلمان ایرانی

* زنی که اسلام می خواهد بسازد

اسلام، فاطمه - آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی - را به عنوان نمونه و اسوه‌ی زن معرفی میکند. آن، زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همه‌ میدانهای سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبه‌ی او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار میکرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و همپایه و هموزن و همسنگ امیرالمؤمنین و پیامبر بودن اوست. زن، این است. الگوی زنی که اسلام میخواهد بسازد، این است.

 

بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* الگویی برای فهم درست و هوشیاری در موقعیت‌ها

فاطمه‌‌ زهرا و زینب کبری(س) زنان الگو و نمونه‌‌ی اسلامند. زن امروز دنیا الگو می‌خواهد. اگر الگوی او زینب و فاطمه‌‌ی زهرا باشند، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیتها و انتخاب بهترین کارها؛ و لو با فداکاری و ایستادن پای همه چیز برای انجام تکلیف بزرگی که خدا بر دوش انسانها گذاشته است، همراه باشد. زن مسلمانی که الگویش فاطمه‌‌ی زهرا یا زینب کبری (علیهماالسّلام) باشد، این است.

اگر زن به فکر تجملات و خوش‌گذرانی‌ها و هوسهای زودگذر و تسلیم شدن به احساسات بی‌بنیاد و بی‌ریشه باشد، نمی‌تواند آن راه را برود؛ باید این وابستگیها را که مثل تار عنکبوت بر پای یک انسان رهروست، از خود دور کند، تا بتواند آن راه را برود؛ کمااینکه زن ایرانی در دوران انقلاب و در دوران جنگ همین کار را کرد، و انتظار این است که در همه‌ی دوران انقلاب همین کار را بکند. بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۰/۰۸/۲۲

* الگوی زن مسلمان ایرانی

زنهای مؤمن در جامعه‌ ما سعی کنند قدر زن ایرانیِ مسلمان را بدانند. ارزش زن اسلامی و مسلمان را بدانید. زنی که در اختلاط و معاشرت، با مرد قاطی نمی‌شود و خود را وسیله‌یی برای جلب چشم مرد نمی‌داند و خود را بالاتر از این می‌داند؛ زنی که شأنش را عزیزتر از این می‌شمارد که خود را عریان کند و با صورت و موی و بدن خود، چشم روندگان را به سمت خویش جلب کند و هوس آنها را اشباع نماید؛ زنی که خود را در دامنه‌ قله‌یی می‌داند که در اوج آن، فاطمه‌ زهرا(س) - بزرگترین زن تاریخ بشر - قرار دارد؛ آن زن، زن مسلمان ایرانی است. این زن باید دیگر از این بازیچه‌های فراهم آمده‌ی تمدن غربی و روشهای توطئه‌آمیز آن، رو بگرداند و به آن بی‌اعتنایی کند. بیانات در دیدار با جمع کثیری از بانوان ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* الگویی برای درس گرفتن و گرایش قلبها وابسته شدن جوانان

فاطمه‌ زهرا(س) را که می‌خواهید معرفی کنید، آن‌چنان معرفی کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگی درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمه‌ قداست و طهارت و حکمت و معنویت و جهاد، احساس خشوع و خضوع و وابستگی کند. این، طبیعت انسان است. ما انسانها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، می‌کنیم؛ اگرنه، آن کسی که صاحب کمال است، به طور طبیعی انسان به او گرایش دارد. بیانات در دیدار جمعی از مداحان ۱۳۸۹/۰۳/۱۳

* رمز «یازهرا»

هیچ کس - نه امام بزرگوار، نه بزرگان انقلاب - در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز «یا زهرا» براى حملاتتان بگذارید، یا سربند «یا زهرا» ببندید؛ اما هرچه که شما نگاه میکنید، در طول دوران دفاع مقدس، اسم مبارک حضرت زهرا از همه‌ نامهاى مطهر و مبارک دیگر بیشتر مطرح است، بیشتر آورده میشود؛ همچنین نام مبارک حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه). این دو نام در انقلاب، به طور طبیعى، بدون دستور، بدون یک مطالعه‌ قبلى، همین طور از دلها و از ایمانها و از عواطف روئیده است؛ این نشانه‌ى مبارکى است؛ نشانه‌ توجه آن بانوى دو عالم، آن عنصر ملکوتىِ الهىِ بى‌نظیر در عرصه‌ وجود از لحاظ نورانیت - بعد از پدر بزرگوار و امیرالمؤمنین(ع) است.

 نظر دهید »

سبک زندگی فاطمی؛ نسخه علاج گرفتاری های مادی و معنوی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

سبک زندگی فاطمی؛ نسخه علاج گرفتاری های مادی و معنوی
بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما به خصوص در میان خانواده ها و خویشاوندان ، ریشه در ناآشنایی یا عمل نکردن به دستورات دین است و پس از قرآن کریم به عنوان کلام خالق متعال، بیان و سیره ائمه اطهار(ع) بهترین و کامل ترین راه درست زیستن و عاقبت به خیر شدن است.



ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) گرچه موسم شادی و شادباش اهل بیت(ع) و مریدان و محبان آن بزرگواران است و به همین بهانه، روز تکریم و تجلیل از مقام رفیع مادران و زنان ، اما با این وجود، بهترین و مغتنم ترین فرصت است برای شناخت هرچه بیشتر و عمیق تر این بانوی بی همتای جهان بشریت در راستای الگوگیری از گفتار و سیره عملی ایشان.

در این میان با توجه به این که چند سالی است مقام معظم رهبری، ‌اذهان عمومی را متوجه مقوله بنیادین سبک زندگی اسلامی نموده اند، در سالروز ولادت با سعادت حضرت صدیقه کبری(س) خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا با تنی چند از اساتید مطرح حوزه و دانشگاه ، گفتگویی درباره شاخصه ها و معیارهای سبک زندگی فاطمی انجام داده که در ادامه می آید؛

 

سالی که آغاز و پایانش ، عطر فاطمی دارد

حجت الاسلام دکتر ناصر رفیعی ضمن تبریک ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(س) به همه بانوان و زنان جامعه ما گفت: امسال این توفیق را پیدا کرده ایم که هم در آغاز سال و هم در انتهای آن، لحظات زندگی مان را با یاد این حضرت، معطر و باصفا کنیم.

وی همچنین افزود: اگر در زندگی خود سعادت و موفقیت حقیقی را طلب می کنیم، راهش بی شک تمسک به آموزه های سبک زندگی اهل بیت(ع) به ویژه حضرت زهرا(س) است واین که به راستی در مسیر بندگی خدای متعال، کوشا باشیم.

 

دوری از معنویت؛ ریشه مشکلات عاطفی و روانی

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه خاطرنشان کرد: امروزه یکی از مهم ترین خلأهای زندگی بشر، کمبود یا نبود احساس آرامش و آسایش واقعی است و حال آن که اساسی ترین دلیل بروز این مساله به خاطر دوری از معنویت است.

وی با اشاره به این که در مسیر دست یابی به نور حقیقت و معنویت ، نباید فریب فرقه ها و نحله های مدعی و دروغین را خورد، گفت: مسیر اصلی و سالم برای تحقق این هدف ، چنگ زدن به دامان اهل بیت(ع) به خصوص زهرای مرضیه (س) است که به تعبیر امام معصوم(ع) ، ایشان حجتی برای اهل بیت(ع) می باشند.

 

سبک زندگی فاطمی؛ سعادت بخش زندگی هر ایرانی

معصومه ظهیری ، استاد حوزه علمیه خواهران و مدرس دانشگاه با بیان این که امروزه بانوان جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیازمند فراگیری آموزه ها و شاخصه های سبک زندگی فاطمی هستند، ابراز داشت: فرا رسیدن ولادت حضرت زهرا(س) بهترین فرصت برای زنان و دختران ماست که هر چه بیشتر با خود بیندیشند و ببینند واقعاً چقدر ابعاد زندگی آن ها با زندگانی سراسر نور و برکت صدیقه کبری(س) هماهنگ و مطابق است؛ اگر خدای ناکرده کاستی ها و کم کاری هایی هست باید هر چه سریعتر با توکل بر خدا و عزم و اراده دینی در مسیر جبران آن ها حرکت کنیم.

 

الگویی فراتر از زمان و مکان

وی همچنین با تاکید بر این نکته که حضرت فاطمه(س) هم برای زنان و هم مردان، الگویی فراتر از زمان و مکان است، گفت: این بانوی بزرگ اسلام چه در عرصه همسرداری و فرزند داری و چه در زمینه انجام وظایف و تکالیف دینی و اجتماعی، الگوی همه زنان حق طلب عالم و بلکه مردان می باشد.

 

حضرت زهرا(س)؛ حجتی برای امامان معصوم

حجت‌الاسلام و المسلمین فرحزاد، استاد اخلاق حوزه علمیه قم و سخنران و خطیب معروف نیز با اشاره به جایگاه والای حضرت زهرا(س) در نزد ائمه اطهار(ع)، بیان داشت: برای ما همین بس که امام زمان(عج) می‌فرمایند «دختر نبی‌اکرم(ص) برای من بهترین الگو هستند».

وی افزود: باید توجه داشت که این الگو بودن ناظر به همه ابعاد دنیوی و اُخروی است و لذا حضرت زهرا(س) الگو و اُسوه همگان به خصوص زنان جامعه ما در همه ابعاد زندگی می باشد.

 

محبت و عاطفه را از حضرت فاطمه(س) بیاموزیم

این استاد حوزه با بیان این که امروزه بسیاری از مشاجرات و اختلافات خانوادگی به جهت عدم وجود محبت و ایثار و از خودگذشتگی در کانون خانواده است، گفت: حضرت فاطمه(س) در میان خانواده، محور اصلی محبت و عاطفه بودند و در زندگی با امیر مومنان علی(ع) به ساده ترین شکل ممکن زندگی کردند و در عین حال، بهترین فرزندان عالم را به جامعه بشریت تحویل دادند.

 

الجار ثم الدار!

وی تاکید کرد: این فرمایش ماندگار حضرت(س) که فرمودند ” الجار ثم الدار” باید الگویی برای همه ما باشد که به فکر دیگر همنوعان خود به ویژه همسایگان و هم محله ای ها و اقوام خود باشیم و هیچ گاه از یاد و کمک به آن ها به ویژه در زمان مشکلات و گرفتاری ها ، غافل نشویم.

 

لزوم تبیین شاخصه های زندگی فاطمی در رسانه های جمعی

مریم معین الاسلام، استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر لزوم معرفی درست سبک زندگی فاطمی برای آحاد جامعه به ویژه بانوان اظهار داشت: در این خصوص رسانه های جمعی به ویژه صدا و سیما ، رسالت ومسئولیت سنگینی برعهده دارند.

وی اضافه کرد: تولید و پخش برنامه های تلویزیونی و رادیویی جذاب و پرمحتوا در رسانه ملی و نیز چاپ و نشر مقالات و گزارش ها و مصاحبه های اثربخش درباره ابعاد زندگی حضرت زهرا(س) در مجلات و روزنامه ها از جمله مهم ترین کارهای رسانه ای است که باید انجام گیرد.

 

انتقاد از رواج تجمل گرایی و چشم و هم چشمی در جامعه

مسئول موسسه علمی - فرهنگی زنان جامعه منتظر همچنین ضمن انتقاد از برخی برنامه های صدا وسیما و نیز انتشار برخی مطالب در جراید تصریح کرد: متاسفانه گاه مشاهده می شود که در برخی برنامه ها، مسابقه تجمل گرایی و چشم و هم چشمی و دنیا دوستی برای خانواده ها و به خصوص زنان ترویج داده می شود که این ها بی شک مخالف با اصول و مبانی سبک زندگی حضرت زهرا(س) است.

 

نه فقط در حرف و شعار، در رفتار مرید فاطمه (س) باشیم

وی اضافه کرد: ما باید ولایت مداری و حق طلبی، ساده زیستی، اهتمام به اصل عفاف و حجاب، گذشت و ایثار، به فکر همنوع بودن، همسرداری و تربیت فرزند را از حضرت فاطمه (س) بیاموزیم و در زندگی عملی خود ایشان را مقتدای خود بدانیم، نه این که صرفاً حرفش را بزنیم و فقط در مجالس شادی و عزای ایشان شرکت کنیم.

 

کلام اهل بیت(ع)؛ نسخه علاج گرفتاری ها

حجت الاسلام واحدی، استاد سطوح عالی حوزه و مدیر یکی از مدارس علمیه شهر قم با اشاره به این که بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما به خصوص در میان خانواده ها و خویشاوندان ، ریشه در ناآشنایی یا عمل نکردن به دستورات دین دارد، گفت: پس از قرآن کریم به عنوان کلام خالق متعال، بیان و سیره ائمه اطهار(ع) بهترین و کامل ترین راه درست زیستن و عاقبت به خیر شدن است.

 

صله رحم ؛ سنتی که از مکتب فاطمی باید آموخت

وی در ادامه با انتقاد از کمرنگ شدن سنت حسنه صله رحم در جامعه بیان داشت: اگر ما رجوعی به کلام اهل بیت(ع) به خصوص حضرت زهرا(س) داشته باشیم و آن ها را سرلوحه تک تک لحظات زندگی مان قرار دهیم، بسیاری از آسیب ها و مشکلات امروزمان از جمله کینه ها و کدورت های فامیلی کاهش یافته یا به طور کلی مرتفع می شود.

این استاد حوزه و دانشگاه همچنین افزود: به راستی اگر ما می خواهیم در جامعه مان حقوق شهروندی به خوبی رعایت شود و امنیت روانی ، اخلاقی و فرهنگی جامعه مورد صیانت قرار گیرد، باید در شیوه زندگی خود تجدید نظر کرده و آن را با شاخصه های تعالیم قرآن و اهل بیت(ع) هماهنگ سازیم.

گفتگوها از: سید محمد مهدی موسوی

 نظر دهید »

اهمیت بررسی سبک زندگی اسلامی در سیره ی فاطمی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

مقدمه

اصول اخلاقی و ارزش های انسانی در تمامی زمان ها و مکان ها یکسان و نامتغیر است. فطرت و سرشت آدمی در همه ی ادوار تاریخ، اصول ثابت اخلاقی داشته و پذیرش انسان ها را نسبت به آنها نهادینه کرده است. هنگامی که قرآن به موحدان و حق جویان سفارش می کند که پیامبر گرامی اسلام را الگوی رفتاری خود قرار دهید «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً» چه جای تردید است که نه تنها زنان بلکه مردان هم باید از پاره ی تن رسول خدا (فاطمة بضعة منی، فاطمه پاره تن من است) الگو گرفته و اصول کلی رفتاری را از این بانوی بزرگ اسلام فرا بگیرند. همانطور که نمی توان الگو بودن پیامبر اسلام و سفارش قرآن در این زمینه را مختص به زمان و مکان خاص دانست، الگو بودن سرور زنان جهان (سیدة نساء العالمین) را نیز نمی توان محدود به زمانهای گذشته دانست. پایبندی حضرت زهرا علیها السلام به آن اصول و کیفیت برخوردشان با موانع و عمل به آنها برای همه ی انسانها الگو است.

 

اهمیت بررسی سبک زندگی اسلامی در سیره ی فاطمی

همان گونه که در مقدمه ی این جستار نیز از ان سخن رفت سبک زندگی به معنای روش زندگی و یا به بیان دیگر نحوه ی تعامل و برخورد با دیگران به گونه ای است که علاوه بر تامین نیازهای معنوی و مادی انسان در نهایت مورد رضایت خداوند متعال نیز واقع گردد که در همین راستا نیز به ضرورت الگوگیری بانوان مسلمان ایرانی از سبک زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها جهت پیاده نمودن سبک زندگی اسلامی در زندگی خویش به آن اشاره شد. البته توجه به این نکته ی مهم و اساسی نیز ضروری است که زندگانی تمامی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام الگو و راهنمای بسیار روشن و متعالی برای کسانی است که قصد دارند به بهترین و کاملترین نوع از حیات دنیوی و اخروی دست یابند. در احادیث شیعه تا آن جا به این مسئله ی مهم پرداخته شده است که شیعه گی و یا به عبارتی پیروی از ائمه علیهم السلام به معنای التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان نمود پیدا کرده است.

گواه این امر نیز در زیارت مقدسه ی جامعه ی کبیره که به حق یکی از گرانبهاترین میراث معنوی ائمه علیهم السلام برای شیعیان و پیروان خویش است یافت می شود؛ آنجا که امام هادی علیه السلام می فرمایند: «اَلسَّلامُ عَلی مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ» به معنای سلام بر جایگاه های شناسایی خداوند؛ آنچه که از این فراز برمی آید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و رسیدن به او، بررسی زندگی ائمه و معصومین علیهم السلام است. همچنین در فراز دیگری از این زیارت آمده است«مَنْ اَتیکُمْ نَجی وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک» به معنای هر کس به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد که ثمره و نتیجه ی چنین وصالی«طیباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا» به معنای موجب پاکی اخلاق و پاک شدن و تزکیه ی ما و کفاره ی گناهان ما است.

در فرازی از زیارت پرفضیلت عاشورا نیز که از احادیث قدسی شیعیان است چنین می خوانیم :اللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد همانگونه که از ترجمه ی این دعای شریف برمی آید عبارات شریف مذکور اشاره به خواست خداوند و دعای شیعه مبنی بر قرارگرفتن در مسیر سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام دارد که از این میان سبک زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها که زندگی سراسر خیر و رحمتشان همواره برای زنان مسلمان همچون خورشیدی پرتوافشانی می کند در جهت نیل به هدف والای متعال بانوان مسلمان ایرانی که همان آشنایی با سبک زندگی آن حضرت و الگوگیری از آن است خودنمایی می کند. فلذا در جامعه ی کنونی ما که نظام سرمایه داری غرب با استفاده از انواع و اقسام ابزارها به ویژه رسانه های جمعی قصد ضربه زدن به سبک زندگی بانوان و دختران مسلمان ایران اسلامی را دارد؛ پرداختن به ابعاد گوناگون وجودی حضرت زهرا سلام الله علیها و مورد واکاوی قراردادن سبک و سیره ی اخلاقی و عملی ایشان می تواند الگوی عملی مناسبی برای این قشر مهم و اثرگذار در جامعه ی اسلامی فراهم آورد

 

ابعاد زندگانی حضرت فاطمه سلام الله علیها بهترین منبع برای استخراج سبک زندگی اسلامی فاطمی

متأسفانه برخی نظریه پردازان سکولار غرب زده با این استدلال که کمالات معصومین علیهم السلام ما فوق بشری می باشند، معتقدند که این کمالات و نقل و ترویج آنها کارکرد تربیتی ندارند چرا که آنها دست یافتنی نیستند و با این شیوه، آگاهانه و نا آگاهانه خط انقطاع فرهنگی جامعه را از الگوی معصومین و ترویج و القای ناکارآمدی این الگوی ارزشمند دنبال می کنند.

و حال این که تمام ارزش هایی که مورد تأکید ائمه ی اطهار علیهم السلام می باشند ارزش هایی تاریخ ساز هستند نه تاریخی و در واقع به همین دلیل در تفاسیر اهل بیت علیهم السلام واژه های قرآنی چون «صراط، میزان، نجم و علامه» که در آیات شریفه استعمال گردیده اند، به اهل بیت عصمت و طهارت تفسیر شده اند.

و این ناظر به همین جنبه عملی امامت و ولایت و کارکرد تربیتی و سیاسی و اجتماعی اقتدا به انوار الهی و حرکت در سبیل آنهاست. چنانکه در زیارت جامعه به صراحت از اهل بیت پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم با عنوان «صراط اقوم» یاد می کنند«أنتم صراط الأقوم»، و در دعای پر مغز و معنای ندبه از سوز جان شکوای فراق سر می دهیم که «أین السبیل بعد السبیل» و اقرار می نماییم «فکانو هم السبیل و الیک و المسلک الی رضوانک»همچنین اگر می بینیم که در روایات مختلف ثواب عظیمی برای معرفت و ارتباط و اتصال با اهل بیت عصمت و طهارت ذکر شده است، ریشه در همین واقعیت دارد که اتصال به این خاندان و عرض ارادت به آنها اگرچه در هر یک سلام،صلوات و زیارت ما را به صراط مستقیمی رهنمون می گردد که حد اقل روزی ده بار در نماز های پنج گانه آن را از خدای سبحان طلب می نماییم همانگونه که در روایات نیز آمده است کسی که به حضرت سید الشهداء علیه السلام سلام دهد خداوند سبحان برای او صد هزار حسنه ثبت می نماید.

سیره معصومین در تمامی ابعاد و توصیه ها و رهنمودهای آن بزرگواران حاوی ارزش های والایی هستند که با استناد به آنها و بهره گیری از آنها می توان به ارائه «مدل کامل انسانی» پرداخت و بی تردید بخش عظیمی از میراث گرانبهای رهنمودهای ائمه اطهار و معصومین علیهم السلام در ذیل این عنوان قابل تفسیر و تبیین می باشد، چنانکه رساله ی گهربار حقوقیه و دعای مکارم الاخلاق امام سجاد علیه السلام که در واقع تنظیم رفتار فردی و اجتماعی انسانهاست با حسن چنین هدفی از لسان مبارک آن حضرت صادر شده است؛ از این رو ما باید بیشتر به دنبال شناخت سیره ی معصومین علیهم السلام باشیم چرا که سیره به معنای سبک، نوع حرکت معصومین علیهم السلام را بررسی کرده و مشخص می کند که سبک زندگی آنها چگونه بوده است.

بنابراین سزاوار است به این حقیقت اشاره نماییم که زهرای اطهر سلام الله علیها یک موجود ملکوتی است که خداوند متعال به خلق خودش هدیه نموده است برای این که عالمیان از باران علمی، فضائل، معنویات و آثار وجودی این موهبت الهی بهره ببرند و با اقتدای به سیره و سبک زندگی این بانوی بزرگوار، به حیات طیبه نائل آیند؛ و از این روست که می گوییم یکی از بهترین منابع برای استخراج سبک زندگی اسلامی زندگانی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

 

سیره ی حضرت فاطمه سلام الله علیها امتداد راه و سیره ی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

در واقع هدف از آن احادیث و روایاتی که با مضمون توصیه به محبت ورزی به حضرت فاطمه سلام الله علیها نقل شده، آشنا سازی جامعه ی بشری با ابعاد زندگانی حضرت فاطمه سلام الله علیها است کما این که از وجود مبارک پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم روایت گردیده که به سلمان فرمودند: «یا سلمان من احب فاطمه ابنتی فهو فی الجنه معی و من ابغضها فهو فی النار. یا سلمان حب فاطمه ینفع فی مإه من المواطن؛ ایسر ذلک المواطن الموت و القبر و المیزان والحساب و الحشر و الصراط و المحاسبه» «ای سلمان! کسی که دخترم فاطمه را دوست داشته باشد در بهشت با من است و کسی که دشمن او باشد در آتش است. ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا مایه ی نجات است که آسان ترینش مرگ، قبر، هنگام سنجش اعمال و… می باشد و در ادامه پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «من رضیت عنه ابنتی فاطمة رضیت عنه و من رضیت عنه رضی الله عنه و من غضبت علیه غضبت علیه و من غضبت علیه غضب الله علیه»: کسی که دخترم فاطمه از او راضی باشد من از او راضی هستم و کسی که من از او راضی باشم خدا نیز از او راضی است وکسی که دخترم فاطمه بر او غضب نماید من بر او غضب می نمایم و کسی که من بر او غضب نمایم، خداوند بر او غضب می نماید.

نکته ی قابل توجه دیگر نیز این است که وجود حضرت فاطمه در واقع امتداد راه و سیره ی پیامبر است؛ چرا که خداوند متعال در قرآن می فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» «پیامبر برای شما الگو و اسوه حسنه است» و از سوی دیگر در روایات شیعه از الگو بودن حضرت زهرا از سوی ائمه اطهارعلیهم السلام سخن به میان آمده است پس چرا و چگونه ائمه ی اطهار، زهرای اطهر سلام الله علیها را به عنوان الگو معرفی می نمایند؟ واضح است که این تعابیر حاکی از ان است که حضرت فاطمه سلام الله علیها آیینه ی تمام نمای حقیقت و صفات عظیم پیامبر عظیم الشأن اسلام است.

 

دستاورد

پس ما از این تعابیر در می یابیم که زهرای اطهر سلام الله علیها امتداد انوار و صفات پیامبر و امتداد درس ها و تجلی تمام قامت آموزه های پیامبر است. در حقیقت حضرت فاطمه سلام الله علیها تجلی کاملی از مکارم و اخلاق عظیم الهی پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم و عینیت تمام درس های مکتب متعالی اوست و از این جهت اسوه و الگویی کامل برای وصول به سبک زندگی اسلامی است.

 

 نظر دهید »

الگوپذیری از سبک زندگی فاطمی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

الگوپذیری از سبک زندگی فاطمی

 

سبک زندگی یعنی انتخاب روش و شیوه ی صحیح برای زندگی که ضمن تامین خواسته های معنوی و مادی انسان، در نهایت زمینه های رضایت و خشنودی خداوند متعال را نیز فراهم آورد؛ و این مهم جز با انتخاب الگویی جامع و حامل فضایل و ارزش ها در زندگی تحقق نخواهد پذیرفت. این الگوی متعالی در تاریخ پرشکوه اسلام موجود است، الگویی که به راستی راهبر و راهگشا بوده و همواره انسان را به سوی معیارها و ساختارهای وجودی خویش فرا می خواند. آن الگوی راستین و متعالی نمونه ای غیر از زندگانی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نیست؛ فلذا شایسته است که زنان و بانوان مسلمان ایرانی با توجه به پیش رو داشتن چنین الگوی گرانبها و ارزشمندی در تنظیم سبک زندگی خویش به آن حضرت اقتدا نمایند.

 نظر دهید »

سبک زندگی فاطمی

30 فروردین 1396 توسط یا ابا صالح

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدیریت زندگی با سبک زندگی فاطمی

ویژه شرکت در در مسابقه وبلاگ نویسی "کوثر آفرینش" سبک زندگی یعنی انتخاب روش و شیوه ی صحیح برای زندگی که ضمن تامین خواسته های معنوی و مادی انسان، در نهایت زمینه های رضایت و خشنودی خداوند متعال را نیز فراهم آورد؛ و این مهم جز با انتخاب الگویی جامع و حامل فضایل و ارزش ها در زندگی تحقق نخواهد پذیرفت. این الگوی متعالی در تاریخ پرشکوه اسلام موجود است، الگویی که به راستی راهبر و راهگشا بوده و همواره انسان را به سوی معیارها و ساختارهای وجودی خویش فرا می خواند. آن الگوی راستین و متعالی نمونه ای غیر از زندگانی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نیست؛

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای وبلاگ

  • مرکز آموزش های غیر حضوری
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس